آیتالله خمینی علیه اسرائیل افشاگری کرد و دستگیر شد/ امام: قلبم برای سرنیزهها آماده است
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۱۵ خرداد ۹۶ 2۰23
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، قیام پانزده خرداد ماه ۱۳۴۲ هنگامی رخ داد که پیشبینی نمیشد، به همین دلیل همه غافلگیر شدند از استعمار نوآمریکایی بگیر تا شاه و نوچههای آن و تا برسید به شبه روشنفکرانی که دست روی دست گذاشته بودند و کمکم نان حرام کودتا در زیر دندانشان مزه پیدا میکرد و میرفتند تا در گوشه و کنارههای دستگاه فرهنگی-امنیتی محمدرضا شاه خود را پشت دکهای جا بدهند و حرفی هم به نرخ روز بزنند. «انقلاب سفید شاه و ملت» هم سفره خوبی را پیش دهان بلعنده نان به نرخ روز خورها باز کرده بود. زبان اعتراض در کام بسیاری از معترضان و مبارزان تشکلهای سیاسی-ملی و مارکسیستی نمیجنبید.
هر کسی تکان میخورد جایش در زندان بود و زیر شکنجه و شاید هم پای چوبه دار و تیرباران. شاه به پشتیبانی آمریکا و با تکیه بر درآمدهای نفتی هماورد میطلبید، هرگز گمان نمیکرد که قیامی به گستردگی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ میدان تازهای از نبرد انقلابیون را در برابر دیدگان مستاش فرا بگشاید.
با استناد به کتاب «نقش رهبری در نهضت مشروطه» به قلم فریدون اکبرزاده گزارشی از آن رخدادها را میخوانیم:
با فرا رسیدن نوروز ۱۳۴۲ امام خمینی در پیامی خطاب به علمای شهرستانها عید نوروز را به خاطر کوششهای دستگاه حاکم در هدم احکام اسلام عزا اعلام کردند و از دیگر آقایان نیزدرخواست کردند که این رویه را اتخاذ کنند. [روحالله الموسوی الخمینی- صحیفه نور جلد یک صفحه سی و هفت]
روز دوم فروردین در حالی که در مدرسه فیضیه مجلس عزاداری به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) برگزار شده بود زد و خوردی شدیدی بین حاضران و مامورهای پلیس و ساواک صورت گرفت و جمعی از طلاب مضروب و مجروح شده و تنی چند نیز کشته شدند. این واقعه گستردهترین و خونینترین حمله به یک اجتماع مذهبی پس از حادثه گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ بود.
آیتالله خمینی طی تلگرافی به عنوان علمای تهران در تشریح حمله به مدرسه فیضیه شاه را مورد حمله قرار داد: «حمله کماندوها و مامورین انتظامی دولت با لباس مبدل در معیت و پشتیبانی پاسبان ها به مرکز روحانیت خاطرات مغول را تجدید کرد. اینان با شعار شاه دوستی به مقدسات مذهبی اهانت میکنند. شاه دوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مرکز علم و دانش … من به نام ملت از آقای علم… شاغل نخستوزیری استیضاح میکنم. من اکنون قلب خود را برای سرنیزههای مأمورین شما حاضر کردهام.»
با فرا رسیدن ماه محرم در حالی که ساواک از روحانیون التزام گرفته بود که در این ایام علیه شاه و اسرائیل و آمریکا سخنی نگویند امام خمینی در بیانیهای خطاب به وعاظ و گویندگان توصیه کرده بود از تهدید دستگاه حاکم نهراسند وظیفه دینی خود را انجام دهند و مردم را از خطر اسرائیل و عمال آن آگاه کنند. فریضه دینی خود را ادا کنید و از سید مظلومان فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گیرید. از توهم چند روز حبس و زجر نترسید. آقایان بدانند که خطر امروز برای اسلام کمتر از خطر بنیامیه نیست. دست جبار با تمام قوا، به اسرائیل و عمال آنها (فرضه ضاله و مضله) همراهی میکنند… خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید. سکوت در این ایام تائید دستگاه جبار و کمک به دشمنان است.
عصر روز عاشورا [۱۴ خرداد ۱۳۴۲] امام خمینی در مدرسه فیضیه به منبر رفت و بیاناتی مهم و تاریخی ایراد کرد و او در این سخنرانی علیه شاه و اسرائیل افشاگری کرد: «…اینها با اساس کار دارند با اسلام و روحانیت مخالفند. اینها نمیخواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد. اسرائیل نمیخواهد در این مملکت علمای اسلام باشد. اسرائیل نمیخواهد در این مملکت دانشمند باشد… برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد، دولت ایران به تبعیت از اغراض و نقشههای اسرائیل به ما اهانت کرده و میکند…»
شب ۱۵ خرداد امام خمینی دستگیر شد و پس از پخش خبر دستگیری صبح روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شورش عظیمی در تهران و ورامین و قم ایجاد شد که روز بعد دامنه تظاهرات به دانشگاه و شهرهای شیراز، کاشان و مشهد کشیده شد. شدت تظاهرات و شعارهای مطرح شده که مستقیما متوجه سقوط شاه بود رژیم را به وحشت انداخت و متوجه شد که این مذهب است که میتواند برنامه براندازی رژیم را به مورد اجرا گذارد.
سرانجام پس از چند روز تظاهرات گسترده مردمی سرکوب شد. در حالی که در این مدت کوتاه هزاران نفر از مردم مجروح و یا جان خود را از دست دادند. قیام ۱۵ خرداد در حقیقت آغاز مرحله جدیدی در تاریخ ایران و به خصوص در مناسبات علما و دولت بود. از آن پس با تشدید ماهیت دیکتاتوری رژیم شاه که در نتیجه حمایت استوار ایالات متحده آمریکا تقویت میشد اهداف روحانیت به رهبری امام خمینی تندروانهتر و جذابیت این اهداف نیز برای افکار عمومی ایرانیان بیشتر شد. قیام ۱۵ خرداد را میتوان طلیعه انقلاب اسلامی به شمار آورد.
اعتراضات امام خمینی در سال ۱۳۴۳ با مطرح شدن موضوع کاپیتولاسیون ادامه یافت. دولت حسن منصور لایحهای به مجلس ارائه داد مبنی بر الحاق یک تبصره به قرارداد [کنوانسیون] وین. در این قرارداد مصونیت سیاسی برای اعضای دیپلماتیک سفارتخانهها را پیشبینی کرده و کشورها را مجاز به مجازات قضایی اعضای سفارتخانهها نمیداند. منصور در تبصره خود مستشاران آمریکایی را هم برای اعضای سفارتخانهها که واجد مصونیت هستند اضافه میکند و دلیلش را هم ایجاد امنیت برای آمریکاییها میداند که در ایران مشغول همکاری با رژیم هستند. کاپیتولاسیون در ۱۷ مهر ۱۳۴۳ در ساعات پایانی شب به شکل اختصاصی به تصویب رسید. با این حال در مقابل ۷۴ نفر رای موافق، ۶۳ نفر رای مخالف دادند. بدین ترتیب بیش از ۴۰ هزار مستشار آمریکایی و اعضای خانواده آنها مشمول قانون مصونیت قضایی و اصول مربوط به کاپیتولاسیون شدند.
امام خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ طی سخنانی با حمله به شاه و اسرائیل و آمریکا، کاپیتولاسیون را محکوم کرد و آن را نامشروع دانست. او در بخشی از سخنرانی خود میگوید: قانونی به مجلس بردند که در آن اولا ما را ملحق کردند به پیمان وین؛ ثانیا الحاق کردند به آن که تمامی مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان با کارمندان فنیشان با کارمندان اداریشان، با خدمهشان و با هر کسی که به آنها بستگی دارد از هر جنایت که در ایران بکند مصون هستند. اگر یک خادم آمریکایی یا یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند زیر پای خود منکوب کند پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد. دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند.باید پرونده به آمریکا برود و در آنجا اربابها تکلیف را معین کنند… والله گناهکار است کسی که داد نزند والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند.
به دنبال آن امام در تاریخ ۱۳ آبان به هنگام نیمه شب در خانه خود در شهر قم دستگیر شد. با تبعید امام به ترکیه و سپس به نجف، مرحله جدیدی از مبارزه که منتهی به انقلاب سال ۵۷ شد آغاز گردید. انقلابی که امام خمینی طراح بسیج کننده و در نهایت اداره کنندهاش.
دستاوردهای مرحله اول مبارزه سیاسی- اجتماعی امام خمینی:
۱-تحول در بافت نیروهای مبارز و قرار گرفتن روحانیت و حوزه به عنوان مرکز و محور ا صلی قیام
۲-ضدیت با سلطنت و شاه: تا قبل از ۱۵ خرداد اقدامات ضدنظام در چارچوب قانون اساسی و به قصد اصلاح رژیم صورت میگرفت در حالی که امام خمینی شاه و سلطنت را محور انتقادات خود قرار داد و مبارزات پارلمانی و اصلاح گرایانه جای خود را به مبارزه در راه واژگونی نظام داد.
۳-ضدیت با استعمار؛ امام خمینی قدرتهای بزرگ خارجی چون انگلستان، آمریکا و اسرائیل را حامی رژیم سلطنتی دانسته و اعمال و اقدامات آنها را در سطح جهان و به خصوص ایران محکوم میکرد…
جایگاه و پایگاه عمیق اسلام در میان جامعه و مردم روشنگریهای امام خمینی و دیگر روحانیون مبارز و برخی روشنفکران مسلمان در ارائه تفسیری انقلابی و مبارز از اسلام در انقلاب ۱۳۵۷ راهنمای مبارزه و حاکم بر آن در تمامی مراحل باشد.. رهبری امام در این مرحله در حقیقت دنباله مبارزه او بین سالهای ۱۳۴۱-۴۳ است.. مبارزه امام و مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید کاپیتولاسیون و حمایت مردم از ایشان عملا او را به صورت نماد و سمبل مخالفت انقلابی علیه رژیم درآورده بود. علیرغم ۱۴ سال تبعید هیچ گاه تماس خود را با مردم ایران قطع نکرد و دورادور اوضاع و احوال ایران را زیر نظر داشت و در عین حال سرگرم تدوین خمیرمایه فکری انقلاب بود.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع