بانکداری بدون ربا راهی برای آرامش روحی
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۱۰ شهریور ۹۵ 2۰30
[ad_1]
به گزارش باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا» یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد در دنیا صنعت بانکداری محسوب میشود، زیرا بانکها از ارکان اصلی بازارهای مالی به عنوان واسطه منابع پولی در کنار بورس و بیمه شمرده میشوند.
بانکداری در اقتصاد ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا به دلیل عدم توسعه لازم بازار سرمایه، در عمل این بانکها هستند که عهده دار تأمین مالی بلندمدت در بازارهای مالی و پیوند با بازارهای جهانی را دارا است.
لذا بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر موازین شرع مقدس اسلام است، صنعت بانکداری در ایران باید بانکداری اسلامی باشد که سیستم ارزشی و اخلاقی اسلامی را با ساختار اقتصادی ترکیب میکند.
بانک های اسلامی براساس اینکه در چه محیط و وضعیتی قرار دارند به سه دسته قابل تفکیک هستند:
۱. بانکهایی که در کشورهایی فعالیت میکنند که قانونهای آن کشورها مطابق با شریعت اسلامی است و بانکداری رایج در آنجا بانکداری اسلامی است، مثل کشورهای ایران و سودان.
۲. بانک هایی که در کشورهایی فعالیت میکنند که اکثریت مردم آن مسلمانند و بانکداری رایج در آن جا، بانکداری سنتی است، مثل کشورهای مسلمان عربی.
۳. بانکهایی که در کشورهایی فعالیت میکنند که اکثریت مردم آن غیرمسلمانند و بانکداری رایج در آن جا، بانکداری سنتی است، مثل کشورهای غربی. [۱]
در ساختار اقتصادی و بانکی ایران یکی از ملزمات مطابقت اقتصاد و منابع مالی با شرع مقدس و دوری از محرماتی میباشد که در شرع مقدس بدان اشاره شده است و یکی از بارزترین این احکام دوری جستن از ربا و به نوعی باید گفت ایجاد بانکداری بدون ربا است.
البته در مورد بانکهای کشور ما یک هیئت فقهی برای نظارت و تایید شرعی و عدم شرعی بودن بعضی از سودهای بانکها ایجاد شده که نظارت فقهی بر عملکرد مالی بانکها انجام میدهند اما در چند سال اخیر بعضی از مراجع عظام در مورد ربوی بودن سود بعضی از بانکها تذکر داده و سود این بانکها را مخالف با موازین شرع دانسته اند.
مقصود از ربایی که در قرآن، مورد سرزنش شدید و نهی، واقع شده؛ و در فقه اسلامی (شیعه و اهل سنت) حرام است، به این است که یک نفر به دیگری پولی را به عنوان قرض بدهد به شرط اینکه بدهکار مبلغ زیادتری را بپردازد که در فقه به آن «ربای قرضی» تلقی میشود. یا اینکه جنسی به کسی بدهد در مقابل وزن و پیمانههایی که میدهد (کالا به کالای همجنس) جنس و کالایی بیشتر از دیگری تحویل بگیرد.
اولین سوالی که در ذهن مخاطب ایجاد می شود اینکه چرا باید تمام امورات حتی اقتصاد و امور مالی هم مطابق شرع باشد؟
لذا باید گفت همانطوری که در دین اسلام به سلامتی بدن سفارش شده است به سلامتی روح نیز تاکید و سفارش شده است زیرا خداوند نفس انسانی را به گونهای آفریده است که هر رفتار زشت یا زیبایی، افزون بر اثر شرعی که برای بازداشتن از کردارهای زشت یا تشویق به کارهای شایسته قرار داده است، اثر وضعی در روح انسان بر جای میگذارد.
برای نمونه، شرابخواری یک اثر شرعی دارد که در دنیا باید شرابخوار را شلاّق بزنند و در آخرت نیز باید عذاب آن را بچشد، ولی این کار زشت یک اثر وضعی نیز در پیدارد که مستی و نابودی عقل است و ممکن است بر اثر این مستی، ا نسان دودمانی را به آتش بکشد و دستور قتل یا کشتاری را صادر کند.
دین اسلام در پی آن است تا فطرت خداجوی و حق طلب انسان را برانگیزد و او را در مسیر راستی و درستی قرار دهد تا او با انجام دستورهای الهی، راه کمال را در پیشگیرد.
برهمین اساس خداوند در قرآن میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ [نساء/۲۹] ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتی با رضایت شما انجام گیرد».
در آیه مزبور خداوند به اهل ایمان متذکر میشوند که اموال یکدیگر را به باطل نخورید. یعنی اینکه هرگونه تصرف و تعدی در مال دیگری که خلاف حق و بدون مجوز شرعی بوده باشد، ممنوع است و همه را تحت عنوان باطل که مفهوم وسیعی دارد، قرار داده است.
بنابراین هرگونه تعدی، تقلب، غش، معاملات ربوی، معاملات مجهول، خرید و فروش اجناسی که فایده عقلائی در آن نباشد و خرید و فروش وسائلی که باعث فساد در جامعه میشوند، همه تحت این قانون کلی قرار دارند، و تعبیر به اکل (خوردن)، کنایه از هرگونه تصرف است. خواه به صورت خوردن باشد یا پوشیدن یا سکونت و یا غیر آن.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز در آثار مخرب ربا میفرمایند:
«یَا کُمَیْلُ إِنَ اللِّسَانَ یَبُوحُ مِنَ الْقَلْبِ وَ الْقَلْبُ یَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِیمَا تُغَذِّی قَلْبَکَ وَ جِسْمَکَ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ حَلَالًا لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى تَسْبِیحَکَ وَ لَا شُکْرَک [۲] ای کمیل، زبان از قلب سرچشمه میگیرد و قلب نیز از غذای انسان، پس به آنچه قلب و جسم خود را به آن تغذیه میکنی، توجه کن که اگر حلال نباشد، خداوند متعال نه تسبیح تو را میپذیرد و نه شکر تو را».
لذا علامه طباطبایی در تاثیر عمل وضعی بر روح انسان اینطور میفرمایند:
«انسان در زندگیاش، راه راستی دارد که نباید از آن به کج راهه افتد؛ چون او نیز در زندگیاش، بر اساس محیطی که در آن به سر برده است، رفتارهایی دارد که دارای نظام ویژه است که آن نظام را بینش عقلایی انسانها تعیین میکند و هر فردی، رفتارهای فردی و اجتماعی خود را با آن نظام تطبیق میکند؛ برای نمونه، انسان وقتی گرسنه شد، تصمیم میگیرد تا غذا بخورد و چون تشنه شد، در پی نوشیدن آب بر میآید و… همه این رفتارهایی که از انسان سر میزند، از باورهایی ریشه میگیرد که همه به هم وابستهاند و به گونهای با هم سازگارند و تناقض با هم ندراند. مجموعه این رفتارها، زندگی بشر نام میگیرد. این حالت انسان معمولی است، ولی انسانی که در اختیار شیطان قرار گرفتهاست و نیروی تشخیص اورا ناتوان ساخته است، نمیتواند خوب و بد، سود و زیان و خیر شرّ را از هم تشخیص دهد. ازاینرو، زشتی را زیبایی و زیبایی را زشتی میپندارند». [۳]
در پایان داستانی مشهور است که مهدی عباسی (سومین خلیفه بنی عباس) نیاز به قاضی داشت، شخصی به نام «شریک قاضی» را به حضور طلبید، و منصب قضاوت را به او پیشنهاد کرد، او آن را به خاطر نا مشروع بودنش در آن دستگاه طاغوتی نپذیرفت، مهدی عباسی به او گفت:
یکی از سه کار را باید انجام دهی:
۱-قاضی شوی
۲-آموزگار فرزندانم گردی
۳-یک وعده در کنار سفره ما با ما هم غذا شویم.
شریک فکر کرد دید سومی آسانتر است، از این رو در یک وعده غذای خلیفه شرکت کرد، و از غذای لذیذ او خورد. کارفرمای غذا گفت: «باهمین غذا کار شریک خلاصه شد» آری همین غذای حرام آن چنان شریک را دگرگون کرد که هم قاضی شد و هم معلّم فرزندان خلیفه و روزی با حقوق پرداز بر سر ماهیانه اش بگو مگو کرد، حقوق پرداز گفت: مگر بار گندم به ما فروخته ای که آن همه پافشاری میکنی؟
شریک جواب داد: سوگند به خدا دینم را که مهم تر از بار گندم است فروخته ام. [۴]
در نتیجه اگر انسان از مسیر اصلی بر اساس فطرت خود که بهترین فردی که از این مسیر مطلع میباشد آفرینندهی انسان است خارج شود و مواظبت از سلامتی روحی خود نداشته باشد نیروی تشخیص او از دست رفته و خودش بازیچه شیطان و ایادی او خواهد شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[۱]. اکبریان رضا، رفیعی حمید،(۱۳۸۶)،”بانکداری اسلامی؛ چالش های نظری عملی و راهکارها”، فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی، سال هفتم، شماره ۲۶ ، ص۹۷-۱۱۸
[۲]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۴۷، ص۲۷۳، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.
[۳]. سید محمدباقر موسوى همدانى، ترجمه تفسیر المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۶۳، ج ۲، ص ۶۲۹.
[۴]. علی بن حسین مسعودی، مروج الذّهب، ج ۳، ص ۳۱۰
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع