به گزارش آسمانی نیوز از شبکه خادمان رسانه ای کانون های خدمت رضوی استان تهران،با عنایت امام مهربان حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) و به همّت کانون رضوی ایثار و شهادت منطقه ۸ (ثامن) تهران، تعدادی از خادمیاران این منطقه با خانوادههای «شهید والامقام نعمت الله نوشاوند» و «شهید سرافراز محمد فردوس» در منطقه نارمک دیدار کردند.
حضور خادمیاران رضوی به همراه پرچم متبرک گنبد حضرت ثامن الحجج(ع) و طنین نوای صلوات خاصه امام رضا(ع) در هنگام حضور در منزل این دو شهید والامقام، فضای سراسر عطرآگین و روحانی را به ارمغان آورده بود که دل اهالی و حاضران را روانه صحن و سرای حرم امام مهربانیها کرد.
این فضا که به نوبه خود، فرصتی بر یادآوری نام و خاطره شهید برای اهالی خانه بود، قابی از اشکها و لبخندها را در هر دو منزل پدید آورد و ناخودآگاه محفل ذکر خیری از دلیریها و خصلتهای نیکوی بارز شهدای دفاع مقدس مخصوصا این دو شهید شد.
عنوان مادر شهید کافی نیست، باید طلب شفاعت از شهدا کنیم
مادر شهید محمد فردوس که همچنان پیکر پاک فرزندش مفقود است، با دلی سوخته و خاضعانه طلب شفاعت شهدا و فرزند عزیزش را داشت.
وی با وجود تربیت چنین فرزندی که به گفته خودش در «اخلاق نیک» مثال زدنی بود و به عشق امام حسین(ع) راهی جبهه حق علیه باطل شد، معتقد است که داشتن عنوان «مادر شهید» به تنهایی کفایت نمیکند و شهدا باید با شفاعتشان از تمامی ما دستگیری کنند.
این شهید مفقود الجسد بسیجی، سال ۱۳۶۱ زمانیکه ۱۷ سالش بود طی عملیات مسلم ابن عقیل که با رمز یا ابوالفضل العباس(ع) در محور سومار انجام شد، به شهادت رسید.
پسرم سن شناسنامهایش را دو سال بزرگتر کرد تا به جبهه برود
در جریان این دو دیدار، مادر بلند طبع «شهید نعمت الله نوشاوند» نیز از اصرار فرزند متولد سال ۱۳۴۳ خود برای حضور در جبهه علیرغم سن کمش گفت و ادامه داد: برای اینکه دستش به شناسنامهاش نرسد، آن را در کمدی درون اتاقی پنهان و در آنجا را قفل کرده بودم اما این مانع از تصمیم نعمت الله نشد.
وی گفت: روزی مطلع شدم که پسرم در را شکسته و شناسنامهاش را برداشته است؛ برای اینکه بتواند در جبهه حضور داشته باشد دو سال بر سن خود افزود.
مادر شهید نوشاوند گریزی بر زمان وداع و خداحافظی فرزندش نیز در میان صحبتهایش داشت و عنوان کرد: روز سوم عید بود که تصمیمش برای رفتن قطعی شده بود اما برای اینکه من و پدرش را از این تصمیم راضی کند، صبح زود که از خواب بیدار شد ما را در آغوش گرفت، شانههایمان را گرفت و بوسید.
وی در حالیکه ادامه میداد در آن زمان به چهره من که اشک میریختم نگاه نمیکرد تا مانع رفتنش نشوم، به سراغ خاطرهای دیگر رفت و گفت: همچنین زمانیکه به خرمشهر رسید با من تماس گرفت و گفت که کیفم را در قطار ربودهاند و به شکل غیرمستقیم تقاضای پول کرد که مجبور شدم از طریق بانک سپه و آنها نیز به صورت هوایی برای رساندن پول اقدام کنند.
این مادر شهید گفت: آن تماس همانا تا اینکه خبر شهادتش رسید.
این بسیجی شهید که در زمان شهادتش تنها ۱۸ سال داشت در تهران دیده به جهان گشود و سوم خرداد ۱۳۶۱ حین عملیات بیتالمقدس در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش، به مقام بلند شهادت دست یافت.
گفتنی است در پایان این دیدارها، همچون رسم همیشگی خادمیاران رضوی کانون خدمت رضوی منطقه ۸ (ثامن) تهران، متبرکات رضوی را به والدین هر دو شهید و اهالی خانه آنان تقدیم کردند.