[ad_1]
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کارگروه ساماندهی گلزارهای شهدا، سال ۸۳ به تصویب هیأت وزیران دولت محمد خاتمی رسید. طبق این دستورالعمل، جلسات کارگروه به ریاست استاندار یا معاون عمرانی استاندار و ۱۷ دستگاه مرتبط، در استانداریهای کشور برگزار شد. به همین دلیل میتوان شروع رسمی کار مستمر برای ساماندهی گلزارها را سال ۸۳ برشمرد. پیش از آن هم در دهه ۷۰ اقداماتی تحت عنوان بهینه سازی گلزارهای سطح کشور در چند نقطه محدود صورت گرفت و پس از تایید بنیاد شهید و امور ایثارگران نامشان در زمره گلزارهای ساماندهی شده ثبت شد. به همین دلیل در سال ۸۳ و قبل از تصویب کارگروهها، کار ساماندهی ۳۳۸ گلزار و ۷۸۲۶ مزار شهید پایان یافته بود. اما ساماندهی به صورت مستمر از سال ۸۳ قوت گرفته و ادامه پیدا کرد.
یکسان سازی، بهسازی، همسان سازی، ساماندهی، زیباسازی و مناسبسازی همه واژههایی است که برای این طرح به کار میرود و هر مسئولی بسته به سلیقه خود بر کاربرد یکی از این واژهها اصرار دارد. البته تفاوت اتخاذ واژهها به معنای تفاوت در نوع کارهای صورت گرفته، نیست. هرچند مدیران بنیاد شهید بارها بر این موضوع تاکید داشتهاند که منظور از ساماندهی گلزار شهدا در واقع بهینه سازی فضای گلزارها و رسیدگی به معابر آن بوده است، اما آنچه به عنوان نتیجه برجا ماند، این تغییرات جزئی و سهولت رفت و آمد خانواده شهدا نبود. در بسیاری از گلزارهای شهدا در سراسر کشور طرح یکسانسازی قبور به اجرا در آمد و طی آن سنگ مزار شهدا و ویترینهای بالای سر هر مزار که به مرور زمان طرحی سنتی و نمایی معنوی در قطعات شهدا ایجاد کرده بود، به یک باره نابود شد و جای آن را سنگهای هم اندازه و همرنگ با مشخصاتی روتین و بدون مشخصه خاصی برای هر شهید، گرفت و جای قطعات پر خاطره قبور شهدا، سالنی که پر از تکرار سنگهای بی روح و یک دست بود، برجای ماند.
در پی این یکسانسازیها، اتفاقات تلخی رخ داد:
– قبور شهدا بدون اجازه خانوادههایشان یک دست و یک شکل شدند.
– نقوش سنتی و نمادهایی که به دست خانوادهها در کنار قبور ایجاد شده بود، ویران شد.
– یکدست شدن گلزارها باعث شد تا مادران کهنسال مزار فرزندشان را گم کنند و با چشمان اشکبار در میان قبور تکراری نشان خاصی برای عزیز از دست رفتهشان پیدا نکنند.
– اخبار تلخی مانند پیدا شدن استخوانهایی در گلزار شهدای قزوین که موجب دلهره خانواده شهدا شد و تا ثابت شود استخوانها مربوط به اموات مجاور در قبور شهدا بود، دل خیلی از مادر و پدرها زیر و رو شد.
تا سال ۸۷ برای اجرای این طرح رضایتی از خانواده شهدا گرفته نمیشد و کار با امضای صورت جلسه هایی که توسط اعضای کارگروه در جلسات امضا میشد، پیش میرفت اما از سال ۸۷ به همه ادارات، اکیدا دستور داده شد تا از خانواده شهدا رضایتنامه گرفته شود.
پروژه یکسان سازی برای بسیاری از گلزارها تکرار شد. گلزار شهدای مشهد، اصفهان، تبریز و … همه رنگ تکرار گرفتند. کار ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال ۸۶ معماران طرح همسانسازی به گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران رسیدند. بزرگترین گلزار شهدای کشور با بیشترین تعداد شهید در معرض یکسان سازی قرار گرفت. گلزار شهدای بهشت زهرا(س) با دفن ۳۰ هزار شهید بزرگترین گلزار شهدا و بزرگترین آرامستان سرباز در کل دنیا، میراث عظیم سالهای دفاع مقدس نام دارد. شکل کنونی آن یکی از مستنداتی که تخریب و تغییر فیزیکی آن دست کاری روح فرهنگ مقاومت را به دنبال دارد.
مردم هم که میدیدند میراث تزیین شده مردمی از هشت سال دفاع مقدس چطور در حال تغییر و یکدست شدن است، لب به اعتراض گشودند و به هر وسیلهای که توانستند سعی کردند با اعتراضهای خود مانع ادامه اجرای این طرح شوند. بیانیههای دانشجویی با عنوان کودتای فرهنگی در گلزارهای شهدا، اعتراضات و تجمعات مردمی توسط خانوادههای شهدا در گلزارها، بیانیهها و نامههای اعتراض آمیز از طرف نهادهای دفاع مقدس به مسئولین مربوطه برای توقف و تجدید نظر در ادامه کار، ساخت مستندها، نماهنگها و متونی که نشان دهنده انزجار مردم از این طرح است، بخشی از اقدامات اعتراضی در این باره بود. وقتی اعتراضها بالا گرفت، تصمیم بر آن شد تا یکسان سازی از قبور شهدای گمنام آغاز شود که مدعی خاصی در میان معترضین ندارد. قطعه ۴۴ آغاز این کار بود. هرچند که تعدادی از قبور شهدای نشاندار هم که در این قطعه قرار گرفته بود ناگزیر در این طرح تغییر داده شد.
۱۰ سال از آن سالها میگذرد. بارها مسئولین دولتی، بنیاد شهید، بهشت زهرا(س)، شهرداری و… تغییر کردهاند. نگاههای فرهنگی به آثار برجا مانده از هشت سال دوران دفاع مقدس نیز تغییر کرده است، اما آنچه همچنان پا برجا مانده است، خاطرات مردم، خانوادههای شهدا و ایثارگران از اتفاقات ناگوار گلزار شهدای تهران و دیگر گلزارها در سطح کشور است. اتفاقاتی که عموماً مسئولین وقت به آن پاسخی ندادند و کسی هم نتوانست پاسخگوی احساسات جریحه دار شده مردم باشد. هیچ کس هم تا به حال برای تنویر افکار عمومی کمر همتی نبسته است. این اتفاقات برای همیشه جزء خاطرات فراموش نشدنی بسیاری از مردم قرار گرفت.
حالا مسئولین بنیاد شهید با مشارکت سازمان بهشت زهرا(س) در نظر دارند طرح ساماندهی را در تهران با عنوان مناسب سازی معابر و قطعات پیش ببرند. برنامهها عوض شده. متولیان میگویند دیگر یکسان سازی در کار نیست. حتی ساماندهی را هم برای این کار نمیپسندیم. کار ما فقط مناسبسازی است. نه سنگ قبور شهدا دست میخورد و نه ویترین شهدا تغییر میکند. قرار نیست لودر و بولدوزری وارد ماجرا شود و معماری قطعات تغییر کند. حالت اصیل گلزار شهدا حفظ خواهد شد. فقط نابسامانیهایی که حاصل از بینظمیهای سطح قبور است برطرف خواهد شد تا عبور و مرور برای مردم و خانوادههای شهدا آسان شود. دیگر کار مناسب سازی بدون رضایت خانواده شهدا ادامه پیدا نمیکند و از تک تک آنها رضایتنامه گرفته میشود.
بعد از گذشت چند سال قطعه ۲۱ به همین صورت مناسب سازی شد و کار قطعه ۲۴ هم آغاز شد. کار به همین صورت ادامه پیدا کرد که دوباره زمزمههایی از اعتراضات مردم به گوش رسید. چند تن از خانواده شهدا شکایت کردند و کار به دستور قاضی پرونده برای تحقیق بیشتر چند روزی متوقف شد. اما گویی این بار رنگ و بوی اعتراضات فرق داشت. عکسها و فیلمها و کلیپهایی از اتفاقات گذشته در فضای مجازی دست به دست میشود. فیلمها و طرحهای جدیدی هم ساخته شده که پر از ابهام و علامت سوال است.
خانوادههای شهدا از عدم رضایتها گفتند. آنچه رنگ و بوی این اعتراضات را به شدت تغییر داده است، تکثیر ابهامات و شایعات در رابطه با آن چیزی است که در گلزار شهدا در حال اتفاق افتادن است. با تحقیق قاضی پرونده و اعلام اینکه میبایست برای این کار رضایت خانوادهها جلب شود، کار دوباره ادامه پیدا کرد. تجربه قطعه ۲۱ و بخشی از قطعه ۲۴ ثابت کرده است که این بار مسئولین برنامهای برای یکسان سازی و از بین بردن شکل ظاهری گلزار ندارند. حتی برخی از آنان خود را جزو مخالفین طرحهای اجرا شده در دهه ۸۰ برمیشمارند و وعده دادهاند که اجازه نمیدهند، خاطرات تلخ گذشته برای خانواده شهدا تکرار شود.
برخی از خانواده شهدایی که مرتب به قطعات گلزار شهدا رفت و آمد دارند و درجریان نتیجه کار متولیان مناسبسازی قرار گرفتهاند، به طرق مختلف موافقت خود را با این طرح اعلام میکنند. این بار اجرای این طرح یک تفاوت اساسی هم دارد و آن این است که اگر خانوادهای رضایت ندهد که طرح مناسب سازی برای مزار شهیدش اجرا شود. مزار او دست نمیخورد و کسی اصراری بر این موضوع ندارد. اما تجمعات سازمان یافته و اعتراضات متفاوت همچنان ادامه دارد. شب نامههای رنگی با هزینه و گرافیک بالا در تعداد زیاد بدون نام و نشان تولید میشود و در میان خانوادههای شهدا توزیع و یا بالای قبور جاسازی میشود و مجدداً حرفهای مبهم و سوال برانگیز و شایعات در آنها تکرار میشود. تلفنهای مشکوک با محتوای غیرواقعی وقت و بیوقت خانوادههای شهدا را نگران میکند. تلفنهایی که در آنها گفته میشود قبور شهدایتان در حال زیر و رو شدن و استخوانهای آنها در حال نمایان شدن است.
در جریان همه این تغییرها طی ۱۲ سال هیچ مسئول دولتی اصرار بر تغییر اتفاقات غیر کارشناسی و غیر تخصصی مصوبه سال ۸۳ نداشته و بدون بازنگری، طرح را برای اجرا کردن پیش میبرند. عموماً نه گوشی برای شنیدن صدای اعتراض خانواده شهدا در میان متولیان بود و نه دستورالعمل اثربخشی برای فرونشاندن عصبانیتی که ریشه در این جریانات داشته است. هیچ هم اندیشی، مناظره، پرسش و پاسخ و پاسخگویی رودررو از طرف مسئولین بنیاد شهید برای حل و فصل اختلافاتی که در این جریانات به مرور و ذره ذره میان خانواده شهدا و ایثاگران و مسئولین ایجاد شده، اتفاق نیفتاده است و حالا که تحرکات مشکوکی در کنار گوش خانوادهها زمزمه میشود، فرونشاندن فریادهای اعتراض نسبت به طرحهای منطقی هم دشوار شده است.
برخی معترضین به مسئولین بنیاد بیاعتماد شدهاند و برخی دیگر معتقدند باید دائماً بالای سر کار آنها باشند تا نکند همانند گذشته خطایی از کسی سربزند و مزار شهدا تخریب شوند. عکسها و خاطرات تلخ قدیمی مرور میشود و احساسات جریحهدار شده خانوادهها سر باز میکند تا جایی که برخی ترجیح میدهند تا رضایت خود را هم برای این طرح پس بگیرند. اشکال کار کجاست و چگونه باید این ابهامات برطرف شود؟
گزارش از: نجمه السادات مولایی
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع