میان گفتار و نوشتار استاد مطهری تفاوت چندانی نیست/ ماجرای تدوین ۶ کتاب از «معلم شهید»
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
12 اردیبهشت 96
8۰48
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، آیتالله مرتضی مطهری در شامگاه شنبه یازدهم اردیبهشتماه ۱۳۵۸ به دست گروهک گمراه «فرقان» ترور شد. با شهادت این استاد فرزانه، معاندان نظام مقدس جمهوری اسلامی، اندیشه وی را پایانیافته تلقی کردند اما غافل از این که گلوله نفرت و نفاق، شمع دانش و روشنایی را خاموش نمیکند. شهید مطهری چراغی را برافروخت که زوزه بادهای سیاه جهالت آن را از پای در نمیآورد و هنوز هم با گذشت بیش از سه دهه از شهادت آن معلم راستین انقلاب، شعله دانش و بینش او، روشنگر رهجویان حقیقت است.
به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت استاد مطهری، گفتوگویمان با محمدمهدی اعتصامی از تدوینگران مجموعه آثار این معلم شهید را بازنشر میکنیم. وی هماکنون فصلنامه رشد آموزش قرآن و معارف اسلامی و عضو دپارتمان علوم انسانی دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی است.
* عدهای معتقدند که شهید مطهری، بیش از آن که یک متفکر و اندیشمند باشد، یک معلم و مصلح اجتماعی است که نظراتش تنها در مقطعی خاص کابرد داشته و هماکنون از حیث انتفاع ساقط است. نظر شما چیست؟
ـ شهید مطهری متفکر بزرگ دوران ماست. منظور از متفکر این است که وی صرفاً انتقالدهنده معارف و اندیشه متفکران پیش از خود نیست، بلکه حقیقتاً تفکر و تعمق میکند و از برآیند این تفکر، اندیشههای جدید متجلی و متظاهر میشود. در واقع میتوان گفت که اندیشههای شهید مطهری «اصیل» است.
شهید مطهری نه تنها از منبع بزرگ تمدن اسلامی و متفکرانی که در دوره تمدن اسلامی ظهور کردهاند، استفاده کرده است، بلکه نسبت به چالشهای زمان خود نیز بیتفاوت نبوده و برای آنها راه حل ارائه داده است. از این باب، شهید مطهری اندیشمندی نیست که اختصاص به دوره خود داشته باشد. بسیاری از اندیشمندان به دلیل داشتن تفکرات ناب و خاص، منحصر در زمان خود نمیشوند و قرنهای متمادی از تفکرات آنها استفاده میشود. به عنوان مثال بیش از دو هزار و ۴۰۰ سال از افلاطون میگذرد و هنوز هم رسالههای وی در غرب بررسی و تحلیل میشود چرا که حرفی برای گفتن دارد.
* چه دلیلی بر اصالت اندیشههای شهید مطهری دارید؟
ـ برای اینکه اصالت اندیشههای شهید مطهری را دریابیم و ببینیم آیا متفکر آینده نیز بوده است یا خیر، باید به اندیشههای او مراجعه کنیم و صرف حضورش در گذشته، دلیل بر پایان تفکراتش نیست. اگر از ائمه معصومین (ع) که به منابع غیبی متصل بوده و کلامشان در هر دورانی حجیت دارد، گذر کنیم، افراد بسیاری در گذشته حضور داشتهاند که کلامشان همچنان در زندگی امروز جاری و ساری است. در گذشته اندیشمندان بزرگی وجود داشتهاند و اندیشه آنها همچنان از جایگاه و منزلت برخوردار است، مانند ملاصدرا که مکتب وی هنوز هم جزء مهمترین مکاتب فلسفی اسلامی به شمار میرود. در غرب نیز چنین اندیشمندانی وجود دارند، مانند دکارت، کانت و هگل که مربوط به قرنهای ۱۶، ۱۷ و ۱۸ هستند. علت بزرگی آنها نیز بزرگی اندیشه آنهاست که به یک زمان محدود نمیشود. از نظر بنده شهید مطهری دارای اندیشههای ناب و عمیقی است که به دلیل عمق این تفکر، در آینده نیز قابل استفاده است. شهید مطهری در مورد استاد خود علامه طباطبایی میگفت: ارزش «تفسیر المیزان» یکصدسال بعد دریافت میشود. در مورد شهید مطهری نیز این گفتار صادق است و ارزش برخی اندیشههای وی، پس از بحث و بررسی از سوی متفکران، در آینده مشخص میشود.
* از منظر شما، بارزترین ویژگی شهید مطهری چیست؟
ـ شهید مطهری به دلیل اینکه فاصله زمانی زیادی از ما ندارد، بسیاری از سؤالات مطرح برای ما را نیز پاسخ داده است. به عنوان مثال در حوزه مسائل مربوط به «زنان و حجاب» و مواردی مانند «آزادی» که به نظام اجتماعی مربوط میشود، شهید مطهری آراء و اندیشههای کارگشایی را ارائه کرده است.
شهید مطهری در عین اینکه فیلسوفی تراز اول بود، اما فیلسوفی نبود که در حجره یا گوشه کتابخانه نشسته و از اجتماع جدا باشد، بلکه مستقیماً با اجتماع زمان خود در ارتباط بود و به همین دلیل، تفکرات وی راهحلهایی برای ناهنجاریهای اجتماع و مشکلات جامعه ارائه میکرد. شهید مطهری حتی مجلات یا روزنامههایی را مطالعه میکرد که شاید اکنون برای ما تعجب برانگیز باشد، مانند مجله «زن روز». چرا که وی میخواست با بینش حاکم بر جامعه و نظریات اجتماعی در خصوص زن آشنا شود تا بتواند پاسخ مناسبی برای مسائل مربوط به آن بیابد.
کمتر اندیشمندی وجود دارد که منابع نظری محض خود را بتواند بر مسائل عملی و جزئی زندگی پیاده کند و جلوهگر باشد. یکی از این معدود افراد شهید مطهری است که اگر از «اصالت وجود» و «جوهر و عرض» در فلسفه صحبت میکند، از همین علوم، راه حلی برای حل مشکلات اجتماعی و زندگی روزانه نیز ارائه میدهد. شهید مطهری تفکر منسجمی دارد که به تعبیر خود وی، میتواند اصول ثابت و بنیادهای فکری را به امور متغیر ارتباط دهد.
* شهید مطهری اندیشمندی مسلمان است و به همین دلیل، برخی ادعا میکنند که اندیشههای او، تنها به قرآن و سنت اهلبیت (ع) محدود میشود و برای جامعه امروز که با جامعه صدر اسلام متفاوت است، راهکاری ارائه نمیکند. چه پاسخی بر این مدعا دارید؟
ـ شهید مطهری مجموعه دروسی تحت عنوان «اسلام و مقتضیات زمان» دارد که در سه مجلد به چاپ رسیده است. در این مجلدات به این موضوع پاسخ میدهد که چگونه اسلامی که مربوط به ۱۴ قرن پیش است میتواند پاسخگوی امروز بشر نیز باشد. شهید مطهری در این زمینه مبحث اصول ثابت و امور متغیر را مطرح میکند. وی برای تبیین این موضوع مثالی از یک «درخت» ارائه میدهد و میگوید؛ یک نهال کوچک تا زمانی که به درخت تنومندی تبدیل شود، دچار تحولات بسیاری میشود، اما این تحولات تنها زمانی اتفاق میافتد که درخت از یک اصول ثابت با نام «رشد» تبعیت میکند.
* یعنی شما قائل به این هستید که اسلام درختی است که با گذشت زمان روز به روز تنومندتر و پربارتر میشود؟
ـ متفکران میتوانند از اسلام استنباط جدید متناسب با زمان خود داشته باشند و شاخه و برگ درخت تفکر اسلامی را تکثیر کنند. اینچنین نیست که متفکران امروز فرمایشات پیامبر(ص) را عیناً تکرار کنند، بلکه سخنان پیامبر (ص) مبنای بازگشایی دریچههای مختلفی بر روی انسان است. این موضوع در خصوص آیات قرآن نیز صادق است، یعنی قرآن «تبیان لکلّ شیء» است و میتوان همواره نکات جدیدی را از آن کشف و استخراج کرد. گروهی از متفکران تصور میکردند که باید عیناً سنت پیامبر (ص) و قول ایشان را اجرا کرد، این گروه به «اخباریون معروف» بودند. تفکر «اخباری» اسلام را به بنبست میرساند، اما اسلامی که بر اصول ثابت، اجازه اجتهاد داده است، هیچ گاه به بنبست نمیرسد.
* شاید این سؤال مطرح شود که چرا اصول اسلام، یک سری اصول ثابت است؟
ـ در پاسخ به این سؤال باید گفت؛ برای اینکه انسان به عنوان نوع انسان، یک امر ثابت است. یعنی انسان قرن ۲۱ با انسان قرن اول از منظر انسانی تفاوتی ندارد. چرا که انسانیت تغییر نکرده، بلکه تنها نیازهای او دچار تغییر شده است. پاسخگویی به نیازهای جدید انسان در بستر انسانیت صورت میگیرد، به همین دلیل شهید مطهری، به اصول فطری مشترک میان انسانها معتقد است.
* شما گفتید که شهید مطهری نسبت به چالشهای زمان خود حساس بود و راه حل ارائه میکرد. آیا افرادی که اندیشه وی را در زمان حال چارهساز نمیدانند، به همین موضوع استناد میکنند؟
ـ چالشهای زمانه، چالشهای موقت و محدود امسال و سال بعد نیستند. چالشهایی مانند «مدرنیسم» به یک یا دو سال منحصر نمیشود. مدرنیسم که یکی از چالشهای مهم کنونی است و در حدود ۵ قرن سابقه دارد و ما هنوز هم با چالشهای دوره مدرن درگیر هستیم. حتی عدهای که ادعای عبور از این چالشها را مطرح و «پستمدرن» را مطرح میکنند نیز در حدود یک قرن پیشینه دارند. چالشهای عمیق اجتماعی، چالشهایی هستند که یک دوره گذار را طی میکنند و پاسخ کسانی که به این چالشها جواب میدهند، به میزان توانمندی و قدرت اندیشهشان، پایدار است.
ممکن است پاسخی تنها برای امروز ما را قانع کنند، اما شخص دیگری که تفکر عمیقتری دارد، پاسخی ارائه کند که تا قرنهای متمادی بشریت را راضی نگه دارد و قانع کند. ما هنوز هم از برخی اصول ابنسینا استفاده میکنیم، در عین حال که در حدود یکهزار سال از عمر وی میگذرد. کلام یک متفکر بزرگ ـ در مقیاسی نازلتر از کلام معصومین (ع) ـ خود به مثابه یک تنه درخت است که آن را با تحلیل ، تعمق و بررسی میتوان شاخه و برگ بخشید و از محصول نهایی و میوه آن بهرهمند شد.
* ممکن است این مثال را به شهید مطهری تعمیم دهید؟
ـ برخی آثار منتشر شده در حوزه نبوت در دو دهه اخیر معتقدند که متن قرآن متناسب با زمان پیامبر نازل شده و رنگ و بوی آن زمان را دارد و نمیتواند یک کتاب جاویدان باشد. بسیاری از پاسخهایی که به این شبهه داده میشود، برگرفته از کتاب «ختم نبوت» شهید مطهری است. وی در این کتاب به نقادی متفکران اسلامی همچون علامه اقبال میپردازد و سپس پاسخی ارائه میکند که هنوز هم قابل استفاده و استنتاج است.
* این مدعا که «با فربهساختن اندیشه برخی متفکران قدیم، میتوان پاسخ شبهات امروز را ارائه کرد» متقن و صحیح است، اما عدهای معتقدند این مدعا هنگامی درست است که یک اندیشمند، تفکرات خود را مکتوب کرده باشد، نه اینکه گفتار وی را بعدها به صورت مکتوب درآورده باشد.
ـ نیمی از کتب شهید مطهری که اتفاقاً جزء کتابهای بسیار مهم وی محسوب میشوند تألیف خود او هستند. از جمله این کتابها میتوان «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «نظام حقوقی زن در اسلام»، «عدل الهی»، «مسئله حجاب»، «انسان و سرنوشت» و «مجموعه ۷ جلدی جهانبینی توحیدی» را نام برد.
ضمن اینکه آن بخش دیگر از محتویات فکری شهید مطهری که مربوط به دروس اوست و پس از شهادتش مکتوب شده نیز به دلیل پشتوانه علمی و بهرهمندی از تفکری فوقالعاده، همچنان قابل اتکا است.
همچنین از ویژگیهای بارز شهید مطهری این بود که تفاوت چندانی میان گفتار و نوشتارش وجود نداشت.
* لطفاً در خصوص دو مجموعهای که توسط شما تنظیم شده است، توضیح دهید؟
ـ مجموعه سه جلدی الهیات کتاب شفا ابنسینا و مجموعه پنج جلدی حرکت زمان در فلسفه اسلامی را در محدوده سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ تألیف کردم. البته جلد اول «حرکت زمان» را بنده تنظیم نکردهام.
* پیادهسازی درسهای شهید مطهری و تألیف آنها توسط شما از روی علاقه بود یا جبر کاری ایجاب میکرد؟
ـ از همان دوره جوانی که به مطالعات اسلامی علاقه داشتم، آثار متفکران مختلفی را میخواندم. مطالعه آثار شهید مطهری و حضور در برخی سخنرانیهای ایشان مرا به شخصیت و اندیشه وی علاقهمند کرد. بعدها نیز با دکتر حسین غفاری استاد دانشگاه تهران مدیر انتشارات حکمت آشنا شدم.
ایشان حدود سالهای ۶۶ و ۶۷ پیشنهاد پیادهسازی و تدوین آثار فلسفی شهید مطهری را به بنده داد. اینچنین شد که دو جلد از مجموعه سه جلدی «الهیات شفا» و چهار جلد از مجموعه پنج جلدی «حرکت و زمان در فلسفه اسلامی» را تدوین کردم.
* در تدوین کتابهای شهید مطهری تا چه میزان به گفتار وی وفادار بودهاید؟
ـ اصل بر این بود که جز ویراستاری نگارشی یا حذف جملات تکراری، تغییر دیگری صورت نگیرد و کوشش شده است که حتماً لحن سخنرانی و شیرینی بیان حفظ شود.
* باتوجه به مسئولیت خود ـ یعنی تألیف کتابهای درسی دین و زندگی دوران دبیرستان ـ تا چه میزان در انتقال اندیشههای شهید مطهری از طریق کتب درسی تلاش کردهاید؟
ـ با توجه به فرمودههای حضرت امام (ره) در خصوص نیکو خواندن تمام آثار استاد مطهری، رویکرد ویژهای به آثار این متفکر شهید داریم. ضمن اینکه مقام معظم رهبری نیز بیان کردند که اندیشههای شهید مطهری میتواند پایهگذار دانشگاه تفکر اسلامی باشد. به همین دلیل تلاش ما این است که برنامههای درسی را بر مبنای آثار شهید مطهری تدوین کنیم.
* این شیوه تفکر به چه صورت در کتابهای درسی بیان میشود، آیا عین گفتار شهید مطهری نقل میشود؟
ـ بیان سخنان این معلم شهید مد نظر ما نیست، بلکه تسرّی نوع نگاه و شیوه تفکر این استاد در نظر است. به همین دلیل از رویکرد کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» برای تدوین اصل برنامهریزی کتابهای درسی استفاده کردهایم. شهید مطهری، تربیت عقلانی را مبنای سایر اقوال تربیتی میداند و فطرت را نیز اصل قرار میدهد. ما از این دو نکته برای تدوین مباحث ـ به ویژه مباحث توحیدی ـ استفاده کردهایم.
شهید مطهری توحید عبادی را به دو گروه فردی و اجتماعی تقسیم میکند و توحید اجتماعی را تحقق عدالت اجتماعی در همه ابعاد میداند. همچنین نوع نگاه شهید مطهری به تمدنهای جدید و تقابل آن با تمدن اسلامی و نیز مسئله انتظار و مهدویت، از مهمترین دیدگاههای شهید مطهری است که به صورت غیرمستقیم و سادهشده در کتابهای درسی معارف اسلامی تزریق شده است.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع