امام(ره) سراغم را از آقای هاشمی گرفته و گفته بودند شریعتمداری هم باشد

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، «علی شریعتمداری» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی روز دوشنبه بیستم دی‌ماه در سن ۹۳ سالگی دارفانی را وداع گفت و پیکرش فردا در بهشت زهرا(س) آرام می‌گیرد.

به همین مناسبت و تقارن آن با سالروز تشکیل شورای انقلاب به فرمان حضرت امام(ره)، خاطره شریعتمداری از چگونگی حضور در این شورا در مصاحبه‌ای که سال ۸۳ داشته است، منتشر می‌شود:

وقتی بنا شد امام در سال ۱۳۵۷ به ایران تشریف بیاورند، از طرف مرحوم آیت‌الله بهشتی از من دعوت شد که برای استقبال از امام به تهران بیایم. آمدم به تهران و رفتیم در خدمت مرحوم بهشتی و مقام رهبری و رفتیم جلوی هواپیما و از امام استقبال کردیم.

در این موقع مرحوم مهندس بازرگان، نخست‌‌وزیر شده بود. اما من با ایشان تماس نگرفتم و بعد از استقبال از امام به اصفهان برگشتم. بعد شورای انقلاب مرا دعوت کردند برای تصدی وزارت علوم و وزارت فرهنگ و هنر، آمدیم و تصدی این دو وزارتخانه را بر عهده گرفتم.

بعد از اینکه دولت کنار رفت و ما هم کنار رفتیم، خودم را به دانشگاه تربیت معلم منتقل کردم. بعد هم که ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد، به دستور امام بنده هم عضو هیأت هفت نفری ستاد انقلاب فرهنگی شدم؛ این از افتخارات من است.

آقای دکتر علی قائمی که آن زمان عضو هیأت رئیسه مجلس بود، به من گفت که شما را امام معرفی کردند. من از او سؤال کردم که از کجا شما می‌گویید؟ گفت که آقای هاشمی (که آن زمان رئیس مجلس بود) از خدمت امام به مجلس آمده و ما در هیأت رئیسه پرسیدیم چه کسانی به عنوان اعضای ستاد انقلاب فرهنگی تعیین شدند؟ آقای هاشمی گفتند چند نفری را که انجمن‌ها و اینها معرفی کردند و بعضی را امام تأیید فرمودند و بعد امام فرمودند که شریعتمداری کجاست؟ اینطوری که خود آقای هاشمی گفته بودند، گفته‌اند که فلانی هم هست، امام گفته بودند که او هم باشد.

آن زمان یک هیأت هفت نفره بودیم. بعد از شهید شدن مرحوم باهنر و اینها، یک وقتی ما چهار نفر بودیم که احمد آقا از طرف امام آمدند و گفتند که امام می‌فرمایند که خب حالا عده‌تان کم است؟ ما گفتیم که انتظار داریم امام اشخاص دیگری را هم منصوب کنند. اتفاقاً منصوب کردند و باز هیأت هفت نفری ما مدتی هفت نفره بود تا زمانی که مقام رهبری، رئیس جمهور شدند و اینها. آن وقت دیگر تبدیل شد به شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر وزرا و غیره را هم شرکت دادند و رؤسای کمیسیون‌های ذی‌ربط مجلس را هم شرکت دادند.

این از افتخارات من است که حکم وزارت من با امضای خود حضرت امام است. و اصولاً انتخاب به عنوان عضو ستاد انقلاب فرهنگی و شورای انقلاب فرهنگی از طرف امام، از افتخارات بزرگ بنده است!

البته آن وقتی را که بچه و نوجوان بودم (در زمان رضاخان و بعد محمدرضا) را با حالا مقایسه می‌کنم، می‌بینم تحولاتی را که در این نظام رخ داده، وقتی این نظام اسلامی را با آنچه زمان رضاخان و زمان محمدرضا می‌گذشت مقایسه می‌کنم، اصلاً وضع مملکت زمین تا آسمان تغییر کرده، این است که واقعاً جوانان باید قدر این نظام را بدانند.

حالا درست است که بیکاری، گرفتاری، گرانی و تورم هست ولی در عین حال باید تفاوت بین حکومت دست‌نشانده خارجی با فعلی را ببینند که در این سال‌ها چه کارهایی در این مملکت انجام شده است.

رضاخان را انگلیس‌ها آوردند و بعد او با آلمان‌ها نزدیک شده بود و خیال می‌کرد که آلمان‌ها پیروز می‌شوند، بعد او را برکنار کردند. وقتی مستضعفین آمدند ایران را اشغال کردند، پسرش قول داد که نوکر دست بسته انگلیس باشد و همین‌طور هم بود و تمام منافع انگلیس را در مدت زمامداری تأمین کرد. بعد در بیست و پنج مرداد که می‌خواست کودتا کند، کودتایش شکست خورد و فرار کرد. آمریکایی‌ها او را برگرداندند و خودش به زبان بی‌زبانی گفته بود که بله، من سلطنت را مدیون سفیر آمریکایی هستم. بخشی از نفت را به آمریکا دادند و هشت صد میلیون دلار داد به انگلیس به عنوان زیان ملی کردن صنعت نفت که حق قانونی ملت ایران بود. خلاصه بعد ایران شد مرکز نظامی و مرکز نفوذ آمریکا.

خب آن زمان را مقایسه می‌کنیم با این زمان که الان واقعاً مردم آزادانه در سرنوشت خودشان تصمیم می‌گیرند. همین بیست و دوم بهمن را ببینید و این استقبال را، اصلاً در کجای دنیا مردم یک کشور اینطور از نظام حاکمشان استقبال می‌کنند؟! واقعاً اینجا بصیرت و آگاهی و قدرت فکری مردم ایران است که با همه محرومیت‌ها و فشارها و تضییقاتی که در زمینه اقتصادی و اینها در جامعه هست و مشکلاتی که هست، مع ذلک خوب تشخیص می‌دهند که نام اسلامی چه امتیازاتی برایشان به بار آورده و چه خدماتی توانسته برای این مملکت انجام بدهد.

خوب اینها نعمت‌هایی است که ما از رهبری امام راحل داریم و باید قدردان باشیم و کوشش کنیم که این نظام هرچه بیشتر تقویت بشود.

انتهای پیام/ک