بدقولی آمریکا و عصبانیت شاه/پیام آمرانه نیکسون به شاه ایران
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
6 خرداد 97
1۰27
[ad_1]
دوشنبه، ۶ آذر ۱۳۵۳
بدقولی آمریکا به اسرائیل و عصبانیت شاه
شرفیابی… سفیر آمریکا صبحانه میهمان من بود، و من گفتوگویم را با شاه گزارش دادم. وزیر دفاع آمریکا جیمز شلزینجر یک غیرنظامی را به عنوان نماینده مخصوصش در تهران منصوب کرده که مسئول کلیه معاملات نظامی بوده و جهت کاهش کاغذبازی مستقیماً به رئیسش گزارش دهد.
سفیر تقاضا کرد که شاه این شخص، و همینطور ژنرال آمریکایی را به ریاست هیأت مستشاری نظامیشان انتخاب شده است و نیز نماینده جدید سیا را به حضور بپذیرد. شاه موافقت کرد. از سفیر درباره فروش موشکهای پرشینگ به اسرائیل سؤال کردم، و به اسرائیلیها گفته که امکان دارد واشنگتن نتواند به علت عدم تولید موشکها به تعهد خود عمل کند. سفیر اظهار داشت که چقدر این حرکت آخر از نظر او شرمآور و غیرقابل فهم است، با اینکه به من قول داد به خاطر من موضوع را بررسی کند. شاه گفت؛ «عجب کثافتکاریی! و فکرش را بکنید که ما مجبوریم به چنین آدمهایی متکی باشیم. کسینجر هم آدم دغلبازی است.»… ضمناً از سفیر پرسیده بودم که او انتظار چه میزان افزایشی را در بهای نفت داشت. پاسخ داد که مایل نبود خود را متعهد کند و گفت میدانم اردشیر زاهدی فعلاً چه دسته گلی در این مورد به آب داده است. شاه گفت؛ «حداقلش این است که لعنتی از همه چیز خبردار است.»
شنبه، ۲۰ آبان سال ۱۳۵۱
نگرانی سفیر آمریکا از روحانیون…
دیروز به تهران پرواز کردیم… سفیر آمریکا بعدازظهر آمد و اول از همه درباره انتخابات ریاست جمهوری صحبت کردیم. اعتراف کرد اگر نیکسون شکست میخورد، خود او بلافاصله استعفا میداد… سفیر در عینحال از طرز فکر روحانیون اظهار نگرانی میکرد. به او گفتم؛ «جای نگرانی نیست، زمان آنها به سر آمده؛ و از نظر شاه هیچگونه قدرتی ندارند.»
دوشنبه، ۲ بهمن ۱۳۵۱
پیام آمرانه نیکسون به شاه و روی کار آمدن امینی به دستور کندی
نخستوزیر پیش از شرفیابیام به من تلفن کرد که بگوید شاه به او دستور داده است پاسخهایی را که به هیوم و نیکسون فرستادهایم، بخواند. اولین سؤال شاه این بود که آیا نامههای درخواستی نخستوزیر را فرستادهام؟ پاسخ دادم که جوابهای اعلیحضرت را فرستادهام، اما او توبیخم کرد که چرا نسخههای نامههایی که دریافت کرده بودیم، نفرستادهام. توضیح دادم که نخستوزیر اینها را از من نخواسته بود، ضمناً صحیح نبود پیام عامرانه نیکسون علنی شود. شاه پس از این کمی فکر کرد، پاسخ داد که هر دو سری نامهها باید با هم خوانده شود تا بتواند تندی پاسخ او را درک کرد. «معاونتتان بهادری میتواند نامهها را برای نخستوزیر ببرد و بعدهم بازگرداند.» مدتی درباره حدود دخالت خارجی در امورمان بحث کردیم، و اینکه چطور آمریکاییها ـ به عبارت دیگر کندی ـ به امینی کمک کردند که به قدرت برسند.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع