بنیانگذار حزب بعث کیست؟
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
4 تیر 97
5۰35
[ad_1]
نگاهی گذرا به زندگی بنیانگذار این حزب نشان میدهد میشل عفلق در سال۱۹۱۰ در دمشق و در خانوادهای مسیحی از شاخه ارتدوکس یونانی زاده شد، در دوران جوانی به فرانسه رفت و در رشته حقوق به تحصیل پرداخت. عنوان شده که در طی این دوران تمامی تفکرات عفلق در خصوص حزب بعث و نیز ایده رهبری جهان عرب به وی دیکته شده است. وی پس از گذراندن تحصیلات تکمیلی در فرانسه به سوریه بازگشت و در سال ۱۹۴۹ به عنوان وزیر آموزش و پرورش برگزیده شد و تا چند سال در این منصب باقی ماند.
گفته میشود که عفلق در جهت یگانگی و ملیگرایی تند اعراب و رهایی از استعمار غربی تلاش زیادی کرد. وی پس از آن در پی فشارهای سیاسی از سوریه رفت، اما در سال ۱۹۵۴ به آن کشور بازگشت و نقش مهمی را در اتحاد با مصر در سال ۱۹۵۸ ایفا کرد،اما در نهایت به دلیل عدم موفقیت در ایجاد یک کودتا در سوریه به دلیل قدرت نظامی در این کشور مجبور به فرار از سوریه به عراق شد.
عفلق نظریهپرداز و آغازگر حزب بعث سوسیالست عرب (حزب البعث العربی الاشتراکی) بود که با کمک «صلاحالدین بیطار» (بنیانگذار حزب سوسیالیست عربی) این حزب را تأسیس کرد، این حزب که در سال ۱۹۴۶ تأسیس شده بود با شعار قومیت گرایی عربی، جوانان کشورهای عرب را به خود جذب کرده بود.
او که این حزب را برای تقابل با جریانهای اسلامگرا مانند اخوان المسلمین با کمک صلاح البیطار، اکرم الحورانی و شبلی العیسمی تشکیل داد و شاخههای متعددی را در برخی کشورهای عربی از جمله عراق پایهریزی کرد.
عفلق در سال ۱۹۶۳ با کمک حسن البکر، عبدالسلام عارف و صدام حسین طی کودتایی قدرت را در عراق به دست گرفت و بعدها با قدرتگیری صدام حسین در عراق تبدیل به رهبر معنوی این حزب (البته در ظاهر و نه به صورت واقعی) شد.
وی پیوندی با حکومت بعثی نداشت و برغم ناهمگونی اندیشه حزب بعث عراق با افکار عفلق و به علت فشارهایی که از سوی سوریه به عراق وارد شد، صدام، جایگاه خوبی را در حزب بعث عراق به وی داد تا بدین وسیله حزب بعث عراق را نسبت به حزب بعث سوریه قویتر کند. این در حالی بود که حزب بعث عراق به اعتراضات حزبی فراوان عفلق اهمیت نمیداد.
منصور تاراجی روزنامه نگار ایرانی که در زمان کودتای حزب بعث در عراق و به قدرت رسیدن بعثیها و عفلق در این کشور حضور داشت در مصاحبهای به عفلق، وی را فردی بسیار مشکوک دانست که در ظاهر حامی وحدت جهان عرب است، اما در پشت پرده علیه آنها توطئه میکند. تاراجی همچنین گفته بود، این مرد به طور پنهانی نقش ویران کنندهای در جهان عرب دارد و خود را حامی پیشرفت اعراب میداند.
سرانجام به دلیل قدرت خواهی روز افزون صدام حسین که خواستار در دست داشتن تمام قدرت در عراق بود در یک حادثه مشکوک سقوط هواپیما در سال ۱۹۸۹ و در سن ۷۹ سالگی کشته شد و دولت عراق، مراسم سوگواری باشکوهی برای وی برپا کرد.بسیاری عفلق را یک مسیحی و حتی عامل غرب و به خصوص صهیونیسم برای تفرقه و نابودی جهان اسلام میدانند چرا که اندیشههای او بیشتر بر پایه پان عربیسم بود تا وحدت اسلامی و به پیامبر اسلام، اول به عنوان یک عرب مینگریست و نه عنوان پیامبر یک دین وحدت بخش.
هرچند «ایاد عفلق» فرزند میشل عفلق بعدها ادعا کرد که پدرم در خانوادهای مسیحی به دنیا آمد اما در سال ۱۹۸۰ میلادی وی نامهای به صدام نوشته بود که در آن آمده است «اگر برایم اتفاقی افتاد، مسلمان مردهام و گواهی میدهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و حضرت محمّد (ص) نبی و پیامبر خداست». اندیشههای عفلق که مهمترین آنها در کتاب «فی سبیل البعث» گرد آمده است سالها در دانشگاههای عراق و در زمان قدرت حزب بعث تدریس میشد.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع