شهرام کرمی: هنرمند تئاتری باید تئاتر را به عنوان شغل بداند
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
21 شهریور 95
4۰97
[ad_1]
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، نمایش «خروس میخواند» به نویسندگی و کارگردانی شهرام کرمی به تازگی اجرای موفقش در تماشاخانه ایرانشهر را پایان داد. نمایش شهرام کرمی شاید برای برخی از مخاطبان عجیب و البته آشنا بیاید. نمایش اثری است ایرانی چه در زبان و چه در اجرا. ملموس و قابلفهم است؛ اما سعی میکند کمی با مخاطب ایجاد فاصله کند و از آن سانتیمانتالیسم آثار ملودرام ایرانی دوری گزیند. پایان عجیب نمایش و البته روشهای دراماتیزه کردن رویدادها باعث میشود مخاطب حس غریبی پیدا کند. او را ساکت کند و در آرامش بدین فکر کند که شاهد چه چیزی است و به محض خروج در سکوتی فرومیروند. زبان الکن میشود. ذهن ایستا میشود و چیزی برای گفتن نیست. این قدرت درامی است که شهرام کرمی به همراه تیم بازیگری یکدستش شامل رویا افشار، یعقوب صباحی، سیروس همتی، سروش طاهری، مهلقا باقری، بهنام شرفی و فرامرز قلیچ خانی موفق به آن شدهاند. آنچه میخوانید بخش دوم این میزگرد است.
***
تسنیم: چشمانداز شما در مورد تئاتر امروز ایران چیست؟ عدهای خوشبین هستند و عدهای هم متفاوت فکر میکنند؟
همتی: من اجازه میخواهم از دیدگاه مسئولان این مسئله را بیان کنم. برای من بسیار سخت است که اولین سؤال از طرف مسئولان تئاتر کشور این است که بازیگران شما چه کسانی هستند؟ اصلاً سوال نمیشود که چه متنی دارید؟نمیگویند کارگردان چه کسی است؟ بازیگرسالاری هم از طرف مردم و هم از طرف مسئولان باعث شده تا وضعیت تئاتر زیاد خوب نباشد. بازیگران چهره مبالغی را دریافت میکنند که شما هیچگاه دریافت نمیکنید.
بازیگرسالاری هم از طرف مردم و هم از طرف مسئولان باعث شده تا وضعیت تئاتر زیاد خوب نباشد.
تسنیم: تئاتر بولینگ عبدو و تئاتری که مخاطب را با اندیشهای که به او وعده داده میکشاند؛ اما در حقیقت این کار را انجام نمیدهد.
همتی: خوب بین تئاتر شهرام کرمی و بولینگ عبدو تفاوتهای وجود دارد و ما باید به تمام سلیقهها احترام بگذاریم.
تسنیم: منظور من در منگنه قرار دادن این سلیقه و ارائه تنها یک سلیقه خاص است.
همتی: به هر حال تئاتری آمده است که «تینایجری» است و فروش بالاتری دارد؛ اما زمانی که شما به طور مثال برای من یا سیروس همتی احترام قائل هستید باید به شهرام کرمی هم باشید. اگر شهرام کرمی کف فروش را بدست نیاورد باید از این کار کنارهگیری کند؟ اینکه برای نمایشهایی که واقعاًَ ارزنده هستند کف یا سقفی مشخص میکنند بسیار آزاردهنده است. تئاتر را با ذات آن مقایسه کنیم نه با اقتصادش.
تئاتر را با ذات آن مقایسه کنیم نه با اقتصادش.
تسنیم: آقای کرمی با شما هم همین نوع برخورد را در ایرانشهر داشتند؟
کرمی: نه. متن را از وقتی که در نوبت گذاشته شد، از همان روزها خیلی محترمانه برخورد کردند. من میخواهم با زاویه دید دیگری نگاه کنم. من از زمانی که تئاتر اجرا میکردم در سال ۷۶ موفقترین نمایش آن سال را اجرا کردم و به فضای حرفهای وارد شدم. بعد از آن به عنوان کارشناس جذب فضای مدیریتی شدم که البته اجتناب دارم از اینکه من را به عنوان مدیر تئاتری بشناسند. همیشه در فضای تئاتر مسئله اقتصادی مطرح بوده و همیشه به هنرمندان ضربه زده است؛ به جز چند سالی که وضعیت تئاتر در اواخر دهه هفتاد بهبود یافت. اگر شما تئاتر را به عنوان شغل دنبال کنید دچار مشکل خواهید شد. تئاترهایی که گیشه داشته باشند بسیار اندک است. باید بگویم که مخاطب ما نیز دائماً در حال تغییر است.
همیشه در فضای تئاتر مسئله اقتصادی مطرح بوده و همیشه به هنرمندان ضربه زده است.
نمایشی بوده که فروش خوبی داشته است؛ اما در این سال فروشش بسیار اندک بوده و هنرمند اینجا دچار احساس سرخوردگی میشود. اگر وضعیت اقتصاد تئاتر و نقش وزارت ارشاد و نهادهای دیگر در این پخش مشخص شود و هنرمندان تئاتری بدانند کاری که انجام میدهند به عنوان یک شغل شناخته میشود و با مراجعه به یک سالن بدون هیچ مشکلی میتوانند سالن بگیرند در این صورت آرامش واقعی در تئاتر ما حاکم خواهد شد. من بیست سال است که در فضای تئاتر کار می کنم و باید بگویم که تئاتر هنر سختی است و مشقتهای خودش را دارد. مناسبت های آفرینش هنرمند و مناسبتهای با مخاطب هر کدام تعریف خود را دارند. در طول تاریخ وقتی تئاتر را دنبال میکنید متوجه میشوید که همیشه با مشکلاتی مواجه بوده است. اگر این سختیها در آن وجود نداشت نمیتوانست در حال حاضر بر پایه اصالت خودش پایبند باشد.
تئاتر هنر سختی است و مشقتهای خودش را دارد.
خوشحالم که تئاتر مانند سینما با صنعت همراه نشده است. تئاتر یک هنر زنده است که براساس شرایط حاکم دچار تغییر و تحول میشود. یکی از پدیدههای یک قرن اخیر آنتوان آرتو است. آرتو سه شب بیشتر نتوانست این نمایش را اجرا کند. مخاطبها هجوم آوردند تا اجرای نمایشش را تعطیل کند و روح و جریانی را که آرتو در تئاتر به وجود آورد. جریانی بود که تئاتر را برای همیشه از نابودی نجات داد. تئاتر برادوی یک دورهای بیش از چهل سالن تئاتر بود و اکنون ۸۶تئاتر فعال شده است. عمدهی اجراها رو آوردهاند به کارهای تجاری و نمایشهای موزیکال بسیار زیاد شدهاند. تئاتر همیشه با این سختیها مواجه بوده است؛ تئاترهای بودهاند که دوران پر رونقی داشتهاند و اکنون دوران رکود آنهاست.
تئاتر یک هنر زنده است که براساس شرایط حاکم دچار تغییر و تحول میشود.
جشنواره آوینیون یکی از این نمونههاست که به دلیل مشکلات مالی تعطیل میشود و پس از ۱۱ سال در سال ۱۹۹۲ دوباره راهاندازی میشود. من به آینده گروههای تئاتری و تئاتر خوشبین هستم. شما میبینید که کارگردانهای جوان خیلی زود مخاطب خودشان را پیدا میکنند. ایمان اسکندری، عامر مسافرآستانه را ببینید که سه سال بیشتر نیست که آمدهاند. اینها در این فضا صاحب هویت شدهاند و مخاطب خاص خود را پیدا کردهاند. کارها تنوع بسیار خوبی دارند مثلاً در تماشاخانه باران از یک گروه اصفهانی نمایشی به نام هفت خان هملت را دیدم. این تئاتر صاحب دیدگاه خاص خود بود و شیوه ارحام صدر را با تئاتر مدرن تلفیق کردهاست. اگر هنرمندان ما به تئاترهایشان اندیشه محوری و هویت شخصی وارد کنند قطعاً فضای تئاتر بهبود خواهد یافت؛ اما اگر بالعکس این عمل کنند و مثلاً از تئاترهای دیگر کپیبرداری کنند یا نداند که چه سبک و سیاقی را دنبال کنند دچار مشکل خواهند شد. من در هیچ یک از آثاری که کار کردم سعی نکردم تا از کسی تقلید کنم. هنرمند الهام میگیرد و من از شهر نیما الهام گرفتم و نمایش من هیچ ارتباطی با شعر نیما ندارد و سعی کردم با امضای خودم کار کنم. افرادی که با علم تئاتر آشنایی ندارند و خلاقیتی در آثارشان نیست که این آثار کپی هنرمندان ایرانی است و یا کپی آثار هنرمندان خارجی است. تعداد کمی دارد که به تناسب در فضای تئاتری دنیا وجود دارد.
اگر وضعیت اقتصاد تئاتر و نقش وزارت ارشاد مشخص شود و هنرمندان تئاتری بدانند کاری که انجام میدهند به عنوان یک شغل شناخته میشود و با مراجعه به یک سالن بدون هیچ مشکلی میتوانند سالن بگیرند در این صورت آرامش واقعی در تئاتر ما حاکم خواهد شد.
افشار: من بسیار خوشبین هستم از این جهت که تئاتر هنری است که نمیشود آن را نابود کرد. تئاتر با ذات انسان و با پیدایش انسان همراه بوده است. خوش به حال جامعهای که به این روند اهمیت دهد و برایش مهم باشد که تئاتر داشته باشد. همه تئاترها با هر شکلی که مواجه باشند بالاخره جایگاه خودشان را پیدا میکنند. من ترجیح میدهم جوانها به جای اینکه گوشه خیابان بایستند بروند و فلان تئاتر را تماشا کنند. خوش به حال جامعهای که به تئاتر اندیشمندانه اهمیت میدهد. جای روانشناسها و اندیشمندان در سالنهای تئاتر خالی است. بیایند و ببینند وضعیت امروز جامعه به چه شکل است. چون نزدیکترین افراد به جامعه حتی اگر شارلاتانیسم داشته باشد افرادی هستند که تئاتر اجرا میکنند. من برای هنرمندان جدیدی که میآیند خوش بین هستم حتی اگر خطا کنند.
خوش به حال جامعهای که به تئاتر اندیشمندانه اهمیت میدهد. جای روانشناسها و اندیشمندان در سالنهای تئاتر خالی است. بیایند و ببینند وضعیت امروز جامعه به چه شکل است.
طاهری: من هم چشمانداز روشنی میبینم. سخن غالب جامعه را میشود در تئاتر و فیلم دنبال کرد. ما در یک دوره تاریخی ماندهایم که آدمهای مطالعهگری نیستیم و با دیدن بیشتر میآموزیم. شما میبینید که کتابهای آشپزی جایگاه خودشان را به تصویر زنده از پختوپز غذاها دادهاند. کودکان نیز با بازی آموزش میبینند. در لهستان تئاتر هم به این سمت رفته است و مثلاً در آن فوتبال بازی میکنند. از … برای شما میگویم که دنیای نخبهگرای تمام شده است.دیگر نخبهای وجود ندارد و جهان به دهکدهای تبدیل شده است. آدمهایی که شرایط روز خودشان را درک میکنند موفق هستند. فقط کافی است بدانی که جامعه امروز تو به چه چیزی احتیاج دارد و آن را ارائه بدهی.
من در مورد تئاتر به فروش کاری ندارم؛ اما به مخاطب آن کار دارم. ما با مخاطب ارتباط مستقیم داریم. من نگاهم به تئاتر مثبت است؛ البته خارج از نخبهگرایی ممکن است هر آدمی از هر جایی بیایید و تبدیل شود به یک ستاره پر فروغ. من هنگامی که از مشهد وارد تهران شدم من را عضو خانه تئاتر نکردند. من با پارتیبازی عضو خانه تئاتر شدم. به من گفتند کاری نکردهای و من گفتم در مشهد آبدوغ خیار نمیخوردم تئاتر کار میکردم. مثلاً از من پرسیدهاند که با آقای صابری کار کردهای. گفتم نه اما آقای صابری پسر عمه من هستند. این ضعف شما است که فقط آقای صابری را میشناسید. اتفاقاً آقای صابری را دیدم و دلیل را پرسیدند و هم آنجا نامهای نوشتند که من را جزء بهترین بازیگرهای شهر مشهد معرفی کردند. میخواهم بگویم نخبهای وجود ندارد و بهتر از من در شهرستانها بسیار زیاد وجود دارند؛ اما دیده نمیشوند.
کسی این امکان دیده شدن را داشته است و کسی نداشته است. من با همان وضعیت چهارسال بعد جایزه نقش اول مرد را گرفتم. امسال کسی جایزه بازیگری را دریافت کرد که سومین تئاتر عمرش را بازی میکرد. دو نقش از این نقشهای که به ایشان پیشنهاد شده بود به من هم پیشنهاد شد؛ اما رد کردم. آدمها را در شرایط خاص خودشان قرار دهیم قطعاً میدرخشند. ما امسال نمایش بینوایان را اجرا کردیم و از طرف مدیران اعلام شد که شما کف فروش را به دست نیاوردهاید. من گفتم این نمایش یک نمایش آبرومند است و آبرومند به این معنا که وقتی نمایش را میبینند بعد از آن رضایت دارند. آقای کرمی یا خانم افشار و کسانی دیگر به من میگویند که این نمایش آبرومند بوده است. نگاه من به آینده تئاتر این نگاه زیبا است که ببین چه اتفاقی رخ میدهد؟ عدم حمایت دولت، گسترش روزافزون نگاه مجازی رویدادها سیاسی و اجتماعی، گذار زمان و هر چی که هست نگاه به تئاتر از آنجایی که ما در منطقه خدا را شکر قدرتمندترین فضای تئاتری را داریم با وجود اینکه پیشینه تئاتری هم به جز نقالی و تعزیه نداریم؛ اما تئاتری بسیار قدرتمند داریم.
فقط کافی است بدانی که جامعهی امروز تو به چه چیزی احتیاج دارد و آن را ارائه بدهی. ممکن است هر آدمی از هرجایی بیایید و تبدیل شود به یک ستاره پر فروغ.
=============================
مصاحبه از : احسان زیور عالم و حسام الدین قاسمی
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع