قطع روابط ایران و فرانسه
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۲۶ تیر ۹۷ 2۰32
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، امروز ۲۶ تیر ۱۳۹۷ خورشیدی برابر با ۴ ذی القعده ۱۴۳۹ هجری و ۱۷ جولای ۲۰۱۸ میلادی است. رویدادهای زیر به وقوع پیوست.
*شروع به کار اولین دوره شورای نگهبان (۱۳۵۹ ش)
به موجب اصل نود و یکم قانون اساسی و به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرتِ مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان تشکیل میشود.
در این شورا، شش فقیه عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز، منتخب از جانب رهبر انقلاب و شش حقوقدان مسلمان که به وسیله قوه قضاییه به مجلس معرفی شده و با رای مجلس انتخاب میگردند، عضویت دارند. مهمترین وظیفه شورای نگهبان عبارتند از: تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلامی و قانون اساسی، تفسیر قانون اساسی و نظارت بر انتخابات بر این اساس. اولین دوره شورای نگهبان پس از انتخاب حقوقدانان این شورا توسط مجلس شورای اسلامی و تکمیل اعضا، در بیست و ششم تیرماه ۱۳۵۹ش شکل گرفت و کار خود را آغاز کرد.
*قطع روابط سیاسی فرانسه با ایران در جریان جنگ تحمیلی (۱۳۶۶ ش)
دولت فرانسه از ابتدای شروع جنگ، حمایت وسیع و همه جانبهای از عراق به عمل آورد و در طول جنگ، این حمایت، ابعاد وسیعتری یافت. فرانسه با در اختیار گذاشتن تسلیحات پیشرفتهای چون هواپیماهای «سوپر اتانداردْ» و هلیکوپترهای «سوپرفرلون» مجهز به موشکهای اگزوسه به عراق، باعث برتری مسلم عراق برای حمله به کشتیهای ایران شد.
دولت عراق با استفاده از این هواپیماها و هلیکوپترها، از سال ۱۳۶۳ جنگ نفتکشها را با شدت و گسترش بیشتری از سر گرفت و طی سالهای جنگ، صدها کشتی را با استفاده از همین تسلیحات، مورد هدف قرار داد.
در سالهای ۱۳۶۴-۶۵، فرانسه حدود پنج میلیارد دلار وام دیگر در اختیار بغداد گذاشت و به این ترتیب به بزرگترین شریک اروپایی عراق تبدیل شد. همزمان با این اقدامات، پاریس همواره از پرداخت بدهی یک میلیارد دلاری خود به ایران طفره میرفت. سیاستهای غیر دوستانه فرانسه در دوران جنگ نسبت به جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه داشت تا سرانجام در ۲۶ تیر ۱۳۶۶ برابر با هفدهم ژوئیه ۱۹۸۷، به طور یکجانبه، روابط سیاسی خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرد.
*درگذشت میرزا محمد حسن سیفی قزوینی معروف به عماد الکتاب(۱۳۱۵ش)
« محمد حسین سیفی قزوینی» مشهور به « عماد الکتاب » در سال ۱۲۴۰ شمسی در شهر هنرخیز قزوین به دنیا آمد. پدرش « میرزا محمد قزوینی » شغل قباله نویسی داشت و مادرش از سادات سیفی قزوینی بود، به همین خاطر نام خانوادگی خود را سیفی برگزید.
در هشت سالگی به مکتب رفت و بخاطر علاقمندی به هنر خوشنویسی مدتی نزد « میرزا محمد علی خوشنویس قزوینی » به فراگیری خط پرداخت. عماد الکتاب در حالی که در سن چهارده سالگی در بادکویه برای تاجری کاری می کرد پدرش را از دست داد و یکسال بعد که به خانه مراجعت کرد از مرگ پدر آگاه شد.
وی در سن شانزده سالگی با پای پیاده عازم عتبات عالیه شد و سه سال در کاظمین اقامت کرد. در آنجا به سختی ،معیشت خود را با نوشتن تامین میکرد و تنگدستی او به قدری بود که توان سفر به کربلا را نداشت.
در این موقع با مجتهد معروف، « سید محمد باقر حجت الاسلام » آشنا شد و به همراه وی عازم کربلا شد. مدت پنج سال در کربلا و نجف اقامت کرد. «عماد الکتاب » در مدت اقامت هشت ساله خود در عراق، ضمن آموختن علوم قدیمه و عربی، به طور مداوم تمرین خط میکرد و پیوسته مینوشت.
در این دوران برای علمای بزرگ کربلا و نجف مطالب فراوانی نوشت؛ از جمله یک دوره فقه « آقا سید علی بحر العلوم » را کتابت کرد و به واسطه این کار افتخار درک ملاقات «میرزای شیرازی»،«آیت الله مازندرانی» و «آیت الله رشتی » را یافت. بعد از هشت سال غربت و تنگدستی به کمک یکی از محترمین تهران عازم ایران شد و پس از دو سال اقامت در تهران ازدواج کرد و به مدت چهار ماه در مشهد، خط نسخ خود را به کمال رساند و راهی تهران شد؛ وی در آن زمان بیست و چهار سال داشت.
« عماد الکتاب » برای گذراندن معاش و تامین هزینه زندگی در سال ۱۲۷۱ شمسی در خیابان ناصریه (ناصر خسرو فعلی) یک آموزشگاه خوشنویسی به نام « دارالکتابه » دایر کرد و به تعلیم اطفال و کتابت همت گماشت.
این سال مصادف با آخرین سال سلطنت ناصر الدین شاه قاجار بود ترقیات مهم و پیشرفت های «عماد الکتاب» از اوایل سلطنت مظفر الدین شاه آغاز شد. او بنا به خواست شاه به مدت سه سال به کتابت شاهنامه پرداخت و پس از اتمام آن بود که از طرف شاه ملقب به « عماد الکتاب» شد.
با ملقب شدن با این نام بود که در مدرسه افتتاحیه که چهار صد دانش آموز داشت به معلمی بر گزیده شد. از آنجا که علاقه ی زیادی به خط نستعلیق داشت از روی نوشته های «میرزا رضا کلهر» برجستهترین خوشنویس زمان ، مشق و تمرین فراوان می کرد . عماد الکتاب در سال ۱۲۸۲ شمسی، توانست رسم المشقی را ترتیب دهد و آن را در یکی از شهرهای روسیه به چاپ رساند. او در سال ۱۲۷۵ شمسی از کاتبین وزارت انطباعات شد. « عماد الکتاب » در هنگام انقلاب مشروطه به جرگه آزادیخواهان پیوست و مردم را با مفاسد استبداد و محاسن آزادی اشنا و آنها را به آزادیخواهی ترغیب و تشویق می کرد؛ به همین خاطر صدمات فراوانی متحمل شد. در دوره استبداد صغیر که محمد علی شاه مجلس را به توپ بست و آزادیخواهان را به خاک و خون کشید، « عماد الکتاب » نیز بخاطر داشتن افکار آزادیخواهی از این آسیب درآمان نماند و متواری به کوه و بیابان شد و چهار ماه پنهانی زندگی کرد.
*رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( ۴ ذی القعده ۱۴۳۹ )
**درگذشت «عطاملک جوینی» سیاستمدار و مورخ شهیر ایرانی(۶۸۱ ق)
ابوالمظفَّر عطامَلِک علاءالدین بن بهاءالدین محمد بن محمد جُوینی در سال ۶۲۳ ق در جوین از توابع خراسان متولد شد. پس از خاتمه تحصیل وارد کارهای دیوانی شد، زیرا پدر و برادر وی از دیوانیان بودند. وی پیش از حمله هلاکوخان به ایران، سفرهایى به مغولستان کرد. در سال ۶۵۷ ق، هلاکوخان پس از فتح بغداد، حکومت عراق را به عطاملک واگذاشت و او تا سال ۶۸۰ در این شغل باقی بود.
با حضور عطاملک جوینی در دستگاه اداری مغولان، اقدامات بیرحمانه آنان علیه مردم تا حدودی کاهش یافت و از تباه شدن آثار فرهنگی ایران تا اندازهای جلوگیری به عمل آمد. او ۲۴ سال، اداره عراق را به عهده داشت اما دشمنانش به تدریج، خان مغول را به او بدبین کردند.
بدین ترتیب اقتدار عطاملک تدریجاً افول کرد و خان مغول بر او چندان سخت گرفت که در اثر این فشارها وفات یافت. عطاملک جوینی مؤلف تاریخ معروف جهانگشای فارسی است که شامل تاریخ چنگیز خان و هلاکوخان مغول و شرح جنایات آنان میباشد. از آثار خیریه جوینی احداث نهر نجف است. او در آن سرزمین مقدس، نهری حفر کرده و با صرف هزینهای فراوان، آبِ رودِ فرات را به حوالی نجف اشرف جاری نمود. وفات جوینی را در سال ۶۸۱ ق نوشتهاند.
**رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( ۱۷ جولای ۲۰۱۸ )
*وقوع دومین کودتای حزب بعث عراق به فرماندهی “احمدحسن البکر” (۱۹۶۸م)
پس از روی کار آمدن ژنرال عبدالرحمن محمد عارف در عراق در سال ۱۹۶۶م وی برای آرام کردن شورش کُردهای شمال این کشور، مذاکراتی با آنان به انجام رساند و سرانجام در همان سال، تسهیلات ویژهای را برای کردهای عراق در نظر گرفت.
این عمل که عقب نشینی آشکار عارف در برابر کردهای شورشی بود، توانست موقتاً آرامش را در تمام نواحی کردنشین شمال عراق ایجاد کند. با این حال، عارف به خاطر امتیازاتی که در طرح خود به شورشیان کُرد داده بود، به شدت موجبات خشم حزب بعث عراق را که بزرگترین تشکیلات سیاسی این کشور محسوب میشد فراهم آورد.
به همین سبب دو سال بعد در هفدهم ژوئیه ۱۹۶۸م، ژنرال احمد حسن البکر معاون رئیس جمهور عراق، کودتایى برضد دولت عبدالرحمن عارف را فرماندهی کرد و با این کودتا، عبدالرحمن عارف، رئیس جمهور عراق از کار برکنار گردید.
عارف که در طول حکومت خود، همواره مورد خشم و غضب حزب بعث بود، پس از کودتا از کلیه مناصب خود برکنار و به ترکیه تبعید شد. این کودتای نظامی سرآغاز حکومت استبدادی حزب بعث بر عراق بود که ۳۵ سال بر تمامی جان و مال مردم این کشور، استیلا یافت. این کودتا در حالی انجام شد که عبدالرحمن خودْ عضو حزب بعث بود ولی رهبران حزب خواستار افراط بیشتری در کارها بودند. پس از کودتا، احمد حسن البکر، رهبر کودتاچیان، توسط شورایی به نام شورای انقلاب، قدرت را به دست گرفت و اختناق و سرکوب شدیدی در کشور ایجاد نمود.
*کودتای “داودخان” علیه “ظاهر شاه” در افغانستان و اعلام رژیم جمهوری در این کشور (۱۹۷۳م)
محمد داودخان که داماد ظاهر شاه، پادشاه افغانستان بود. وی از سالهای جوانی کسب قدرت بیشتر را مدّنظر داشت. از این رو پس از تماسهای مکرر با رهبران مسکو، موفق شد که به نخست وزیری دست یابد و پیروزی بزرگی را نصیب شوروی نماید.
در دوره زمامداری داود، سیاست، ارتش و نظام اجتماعی کشور زیر نفوذ و سلطه روسها قرار گرفت. در این زمان و با سفر مقامات روسی، سیل سلاحهای روسی به کابل سرازیر شد و کشور مسلمان افغانستان را به سمت کمونیسم سوق داد.
میزان معاهداتی که در دوران نخست وزیری ده ساله داود میان کابل و مسکو به امضا رسید، بیش از مجموع معاهداتی بود که در تاریخ افغانستان تا قبل از او میان دو کشور امضا شده بود. ظاهر شاه که از قدرت گرفتن سریع داود در افغانستان میهراسید، درنهایت، وی را در هفتم مارس ۱۹۶۳م از کار برکنار کرد.
بدین ترتیب پس از ده سال حکومت، داود یک دوره ده ساله انزوا و خانه نشینی را آغاز نمود. در طول این مدت، چندین دولت بر کابل حکومت کردند اما سرانجام روسها داود را به سایرین ترجیح دادند و زمینههای کودتای وی را علیه ظاهرشاه فراهم آوردند.
از اینرو، در ۱۶ ژوئیه ۱۹۷۳م زمانی که ظاهر شاه در جریان یک سفر، عازم رُم شده بود، داودخان کودتا کرد و هنوز ظاهر شاه باز نگشته بود که پایان حکومت شاهنشاهی و آغاز حکومت جمهوری را اعلام نمود.
پس از این کودتا، ظاهر شاه نه تنها هیچ موضع منفی علیه داماد و پسرعموی خود اتخاذ نکرد، بلکه وی را مورد تایید نیز قرار داد. در طی حکومت پنج ساله داودخان بر افغانستان، بیشترین سرمایههای اقتصادی ملت افغانستان توسط روسها به تاراج رفت و زمینه دخالت و حضور هرچه بیشتر روسها در این کشور فراهم آمد.
با این حال محمد داود در سالهای آخر ریاست جمهوری خود، از منافع یک جانبه روسیه در روابط با افغانستان گلایه مند شد. به همین دلیل به غرب تمایل پیدا کرد و تلاش نمود روابط خود را با غرب توسعه دهد. این مسئله، مقدمهای شد تا در روز بیست و هفتم آوریل ۱۹۷۸م کودتایی علیه داودخان با حمایت روسها صورت پذیرد و با قتل داود، مهره دیگری با نام نورمحمد ترکی، به عنوان نخستین رئیس جمهور کمونیست افغانستان، قدرت را به دست گیرد.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع