ماجرای برگزاری اولین کنگره حزب کمونیست ایران در انزلی/ دلیل جدایی میرزا کوچکخان از کمونیستها
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۲۰ تیر ۹۶ 2۰37
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، یکی از جنبشهای ضد حکومت مرکزی ایران در جریان جنگ جهانی اول، «جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان» بود که خواهان سرنگونی رژیم استبدادی و مبارزه با استعمار انگلیس و استقرار «حکومت جمهوری» در ایران بود.
همزمان با تشکیل جمهوری سوسیالیستی گیلان، «حزب کمونیست ایران» به عنوان یکی از شعبههای محلی کمینترن (اتحادیه احزاب کمونیست جهان)، از گروه احسانالله خان و اعضای فرقه عدالت تشکیل شد.
نخستین کنگره حزب کمونیست ایران، در اول مرداد ۱۲۹۹ شمسی (۲۳ ژوئن ۱۹۲۰) به ریاست آقازاده، یکی از اعضای قدیمی کمیته عدالت در بندر انزلی، تشکیل شد. در این کنگره طی قطعنامهای، «پیوستن به روسیه شوروی در مبارزه با سرمایهداری جهانی و حمایت از کلیه نیروهای ایرانی مخالف بریتانیا و نظام سلطنتی»، مورد تأکید قرار گرفت.
کنگره، برای «جلبنظر خلقهای ایران، برای یک مبارزه مشترک به رهبری حزب کمونیست ایران، در سراسر کشور» خط مشیهای زیر را تصویب کرد:
۱. سرنگون کردن سلطه امپریالیسم بر ایران.
۲. مصادره اموال کلیه شرکتهای خارجی.
۳. شناسایی حق خودمختاری برای همه ملیتها، در چارچوب وحدت کشور.
۴. مصادره تمام زمینهای متعلق به مالکان بزرگ و تقسیم آن، در بین دهقانان و سربازان ارتش انقلابی.
۵. اتحاد با روسیه شوروی و نهضت پرولتاریای جهانی.
در این کنگره، «ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا در آذربایجان و گیلان، فقط در درجات کم و با حمایت روسیه شوروی»، مورد موافقت و تصویب قرار گرفت. بنا به گفته «سیدجعفر پیشهوری»، عضو برجسته این کنگره، «موضع نجاتبخش شوروی»، تعهدات سنگینی را بر کمونیستهای ایران تحمیل کرد. زیرا آنان متعهد شدند تا از «اتحاد شوروی در برابر تجاوزات کشورهای سرمایهداری»، حمایت کنند.
شعارهای این حزب در آن مرحله، عبارت بوده از: «بیرون راندن امپریالیستهای انگلیس از ایران، لغو موافقتنامه اسارتآور سال ۱۹۱۹ انگلیس و ایران و واژگون ساختن خاندان قاجار و برچیدن رژیم استبدادی و حاکمیت خانها و فئودالها، برقراری جمهوری ملی در ایران، تشکیل دولت دمکراتیک و ارتش ملی و غیره… تصمیم گرفت که حزب از میرزا کوچک خان پشتیبانی کند.»
پس از اعلام موجودیت حزب کمونیست ایران، تبلیغات کمونیستی در گیلان شدت یافت و رهبران حزب، گذشته از طرح شعارهای حزبی، به میرزا کوچک خان نیز حمله میکردند. روزنامه کمونیست، بهعنوان ارگان حزب کمونیست ایران، در رشت به سردبیری سیدجعفر جوادزاده(پیشهوری) انتشار یافت و در رشت، سازمان جوانان حزب، افتتاح شد.
برخلاف توافقهای انجام شده، دستههای جدیدی از کمونیستها، از باکو وارد انزلی شدند و مأموران دولت بلشویکی، از تحویل تأسیسات بندری در انزلی و نفت در رشت به نمایندگان دولت انقلابی گیلان، خودداری کردند.
حکومت مستقل کمونیستها در گیلان
افراد شناخته شده حزب عدالت باکو، عبارت بودند از: ابوکف (از شاهزادگان تاتار) و خانمش، اسدالله غفارزاده، زا خایان، علیزاده، آقایف، امیرزاده، موسوی، و چند تن دیگر از بیشتر فعالیتشان به برگزاری میتینگ و تبلیغات حزبی مصروف بود و این وضع، مسلما به پیشوای جنگل، گران آمد.
آنچه به نظر میرسد، اینکه میرزا، از ابتدای امر هم با تبلیغات کمونیستی موافق نبود. او، دارای روح مذهبی بود و هرگز نمیتوانست پذیرای دیدگاه کمونیستی باشد. شورویها هم، بر اساس دیدگاههایی که از عوامل خود دریافت میکردند، میرزا را مانعی برای گسترش انقلاب کمونیستی میدانستند و وی را، بهعنوان سدی در مقابل تمام مقاصد خود، تلقی میکردند؛ اما با افرادی همچون احسان الله خان، در ورطه چنین قضاوتی قرار نداشتند. در مجموع، اقدامات بیرویه کمونیستها، در تبلیغات و انتقال حزب عدالت باکو به رشت و تبدیل آن به حزب کمونست ایران و آغاز تبلیغات گسترده و اصرار سران انقلاب وابسته به چپ در اجرای اصول کمونیزم از یک طرف، و ضبط کالاهای تجاری ایران در بادکوبه که از مدتها قبل توسط تجار ایرانی، برای صدور به قفقاز انتقال یافته بود. از سوی دیگر، و سرانجام، دیدگاههای عمومی که معتقد بودند میرزا بیدین شده و کمونیسم را پذیرفته است، زمینه انشعاب میرزا را از کمونیستها فراهم ساخت.
چندی بعد، کمیته مرکزی حزب کمونیست، اعلام کرد که میرزا کوچک خان، از سمتهای خود در دولتهای انقلابی معزول شده است. به دنبال آن، کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران که بهطور عمده، افراد مسلحی که از باکو وارد ایران شده بودند، تشکیل میشد. جنگلیها را، در رشت تحت فشار قرار داد.
در چنین شرایطی، میرزا، در روز نهم ژوئیه ۱۹۲۰، پس از ارسال نامههایی مهم و مستند به لنین و مدیوانی که در آنها، اعمال خلاف کمونیستها را، یکبهیک برشمرده بودند، از دولت جمهوری سوسیالیستی گیلان، کنارهگیری کرد.
میرزا، برای جلوگیری از برخورد نظامی و به امید یافتن راهحل سیاسی برای مشکلاتی که کمونیستها به وجود آورده بودند، شهر رشت را ترک گفت و قوای خود را به سوی جنگل عقب کشاند. بدین ترتیب، کودتای کمونیستی شکل گرفت. «نقشه کودتا، طوری طرحریزی شده بود که میبایست میرزا کوچک خان یا کشته میشد و یا دستگیر میگردید و در هرحال، از کار در انقلاب خارج میشد و زمام امور را به دیگران میداد. ولی او توطئه را قبلا احساس و به جنگل رفته بود.»
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع