مجلسی: حزب توده آل احمد را در لیست سیاه قرار داد/باوند: بازگشت به خود جلال ارزشمند است
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۲۱ دی ۹۶ 1۰17
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، نشست نقد و بررسی نظریه غربزدگی درباره جلال آل احمد، در سالن همایش باغ کتاب تهران با حضور داود هرمیداس باوند، فریدون مجلسی، مجتبی گلستانی، محمدرضا کائینی، محمدحسین دانایی برگزار شد.
در این جلسه داود هرمیداس باوند طی سخنانی گفت: برای فهم مسئله غربزدگی به دو بخش شرق و غرب جهان باید بنگریم و شرق بیشتر به خاورمیانه و اطراف آن برمیگردد.
وی افزود: اگر نگاهی به قرون وسطی به خصوص از قرن هشتم میلادی به جهان بیندازیم، شرق و غرب بسیار شبیه به هم بودند و حتی شرق در موقعیت برتری قرار داشت و در آن مقطع زمانی فرهنگ شرقی، فرهنگ تکبعدی خودکفا و تکلیفگرا بود و بعد از آنکه کلیسا در کشورهای غربی رو به گسترش نهاد، در آن فرهنگ اشاره به فلسفه افلاطون ضاله محسوب میشد.
این استاد دانشگاه گفت: اگر اندیشهای با فرهنگ مسیحیت درتضاد بود، سرکوب میشد و فرهنگ تکبعدی تکلیفگرا در غرب هم وجود داشت و در آن زمانی که فلاسفه در غرب در تنگنا قرار داشتند، فارابی و ابوعلیسینا در شرق رشد کردند.
باوند گفت: در اروپا هنر و موسیقی را به خدمت کلیسا درآوردند و این دو جامعه کم و بیش مشابه یکدیگر بودند و محور، فرهنگ تکلیفگرا بود، در اروپا چند رویداد سبب شد از فرهنگ کلیسا به تدریج دور شود، نخستین رویداد رنسانس بود. همزمان با رنسانس در اروپا فرهنگ ایرانی با تهاجم مغول مواجه شد و همین امر موجب شد که اروپا به سلاح آتشین دست پیدا کند و اسپانیاییها کشتی اقیانوسپیما را ساختند و اروپا به سرعت به سمت توسعه علمی و فرهنگی حرکت کرد و از طرفی جوامع شرقی دچار رکود تاریخی شد.
وی افزود: در زمان شاهعباس، استعمار غربی شروع شد و شاهعباس سعی کرد کشور را با غربیها همسو کند و متأسفانه بعد از شاهعباس، جانشینان او به جای اینکه راه و رسم او را پیش بگیرند، در مسیر دیگری افتادند و در آن سوی شرق ژاپن نیز مجبور شد از انزوای تاریخی خارج شود و دانشجویانی به غرب به خصوص آلمان فرستاد و ژاپنیها توانستند دیسیپلین را از کشور پروس کسب کنند و طی ۳۰ تا ۳۵ سال موفق شدند به رشد برسند.
باوند ادامه داد: در جنگ ترکمانچای ایران و روس، ما به دلایل عقبافتادگی خود آگاه شدیم. نگاهی به خود کردیم و به این نتیجه رسیدیم مشکل ما مشکل فرهنگی بود و این آگاهی زمینه انقلاب مشروطه را در ایران فراهم کرد.
وی افزود: قدرتهای غربی رویدادها و روندهای جوامعی مثل ما را تشخیص داده و فرایند روند را در جهت اهداف خود تغییر میدهند و این بدان معناست که همواره جنبشها برخلاف بانیان اصلی آنان به پیش میروند.
باوند ادامه داد: در آن تاریخ اگر انگلستان از مشروطیت طرفدار کند، طرفداری از مشروطیت ابزاری است و در سال ۱۹۰۶ در ایران مشروطیت رخ داد و حکومت مرکزی قادر به پیشبرد انقلاب مشروطیت نبود و این جنبش برای رهایی از عقبافتادگی بود و بعد از جنگ جهانی دوم غربیها بر آن شدند فضای باز را در کشور ما اجازه بدهند و آزادی احزاب، مطبوعات و حتی انتخابات در چنین فضایی برگزار شد.
باوند با اشاره به آن فضای تاریخی گفت: جلال آلاحمد در آن فضای تاریخی حزب توده را انتخاب کرد و روزنامه مردم حزب توده به ایشان واگذار شد و بعد از قضیه آذربایجان، از حزب توده انشعاب کرد و من خودم عضو نیروی سوم بودم، شمس آلاحمد و برادر خلیل ملکی و حجازی جزو نیروی سوم بودند، اما آلاحمد در نیروی سوم فعالیت آن چنانی نکرد در حالی که با خلیل ملکی رابطه گرم داشت.
وی گفت: آلاحمد به این نتیجه رسید جوامع عقبافتاده در زیر نفوذ استعمار راه نجات و رستگاری ندارند و برای نجات باید به فرهنگ خود بازگشت کنند. جلال آلاحمد معتقد بود مشروطیت اسب تروا است و اگر مشروطیت مشروعه میشد به رستگاری میرسیدیم و این دیدگاه که نه ناسیونالیسم و نه سوسیالیسم رهگشا نیستند و به خودمان بازگشت کنیم یک ارزش است.
باوند افزود: شادروان آلاحمد، مهندس بازرگان و مرحوم شریعتی هر سه از زاویهای بر آن بودند که هر چه در جستجوی آن هستیم اگر به ارزشهای خود برگردانیم میتوانیم موفق شویم.
وی در پایان گفت: نقشی که این سه داشتند این بود که نسبت به خود به یک بازتعریفی کردیم. و بعد از تحقق یافتن آن، به مشکلات این تفکر و خودشناسی رسیدیم.
مجلسی: کتاب غربزدگی ردی به نظر مسلط زمانه آل احمد است
فریدون مجلسی از دیگر سخنرانی این مجلس بود که طی سخنانی گفت: من از نزدیک جلال آل احمد را دیدم، آلاحمد به خودش اطمینان داشت، قدری عصبانی و تندگو بود. آل احمد به جریان فرهنگی که به ایران مسلط شد، انتقاد کرد و در حرکت فرهنگی و هنری آینده بسیار مؤثر بود.
وی افزود: آلاحمد بعد از قضیه آذربایجان، از حزب توده جدا شد و حزب توده به شدت نسبت به آلاحمد سیاهنمایی کرد و القائات مستبدانه حزب توده بسیار مؤثر بوده است.
وی بیان داشت: حزب توده یک انحصار فرهنگی به وجود آورد و همه کیوسکهای روزنامهفروشی در اختیار حزب توده بود و از آن طریق و با روزنامه و مطبوعات خود، انحصار فرهنگی درست کرد.
وی سپس به ذکر خاطرهای پرداخت و گفت: یک دکتر قریب را که ۹۰ سال عمر دارد و الان زنده است دوست و همکار جلال آل احمد است و کتابی نوشت به نام کتابی که نباید خواند، وی در روزنامه حزب تودهای یک صفحهای داشت و دستور میداد چه کتابهایی را باید خواند و چه کتابهایی را نباید خواند و در مورد جلال آل احمد یک چنین داوری ایجاد کرد که منوط به آن زمان بود.
مجلسی با اشاره به زمانی که آلاحمد در آن میزیست گفت: آلاحمد در زمانی تنفس میکرد که فرانسه با الجزایر در جنگ بود و انگلیس هنوز بخش اعظمی از کشورها را به عنوان مستعمره دراختیار داشت و کتاب غربزدگی در آن شرایط اصرار واکنشی بود و اثری بر رد بود و متأسفانه آلاحمد زود دار فانی را وداع کرد و معلوم نبود که اگر زنده بود چه نظری به کتاب خود داشت.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع