«ملک» جهان کردهایم وقف سر کوی یار
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۲۶ آبان ۹۷ 1۰41
[ad_1]
خبرگزاری فارس ـ تاریخ، رحمت رمضانی: فرشته مرگ در نمیزند اطلاع نمیدهد در هر خانه به رویش باز است این فرشته آخرین مهیمان میزبان دنیاست. اما فرشته مرگ این بار در یک روز گرم تابستانی ۳ مرداد ۱۳۵۱ به خانه حاج حسین ملک ضلع شرقی خیابان امام خمینی رفت.
برخلاف عادت در زد. کبری خانم همسر آخر پیرمرد گفت: کیه؟. پیرمرد گفت: با من کار دارند. کبری خانم کبری خانم با تعجب گفت میدانم. حاج حسین گفت: صدا آشناست خودم در را باز میکنم. سالهاست منتظر این صدام. کبری خانم گفت: حاج آقا شما که حالتون خوب نیست. حاج حسین گفت: مشکلی نیست باز میکنم.
حاج حسین آقا عصا زنان با ریش سپید و عبای قهوهای به سمت در رفت در را باز کرد تبسمی کرد و گفت: چقدر دیر آمدی من در ۱۶ آبان ۱۳۱۶ در یک روز بارانی پاییزی منتظرت بودم نیامدی. گفتم حتما کار واجبتر داشتی. همه اموالم را وقف کردم و نیامدی. فرشته لبخند زد و گفت: میخواستم بیایم اما شما نمیمیرید آمدم شما را نزد ملاصدرای شیرازی و علامه مجلس ببرم منتظر شما هستند.
کتاب خطی دارند و گفتند تنها خریدار باارزش این کتاب، حاج حسین ملک است. آدرس اینجا را به من دادند. پیرمرد گفت: «نشانی را درست آمدی. بفرمایید نهار آمده است میدانی هر کس به این خانه آمده است باید نهار مهمان ما باشد فرشته تبسمی کرد و حرفی نزد».
حاج حسین خسته بود نگاهی به فرشته کرد و گفت: «عمر دنیا چه زود گذشت؟. آرام زیر لب با خود زمزمه کرد یا امام هشتم من هر چه داشتم وقف شما کردم دیگر چیزی ندارم آماده رفتن هستم».
فرشته روبه به حاج حسین آقا ملک کرد و گفت: «۱۰ خرداد ۱۲۵۰ خورشیدی به دنیا آمدی پدربزرگت آقا مهدی، از دوستان میرزا تقیخان امیرنظام (امیرکبیر آینده) پیشکار ناصرالدین میرزای ولیعهد در آذربایجان بود و پس از جنگ ایران و روس به بازرگانی روی آورد. امیرنظام وقتی خداوند مرا به سراغ محمد شاه قاجار فرستاد تا زندگی شاهانه را ترک کند تا به زندگی ابدی خود کوچ کند از آقا مهدی ۱۰۰ هزار تومان قرض گرفت تا ولیعهد را به تهران بیآورد و مدعیان سلطنت را بر سر جای خود بنشاند ولیعهد را بر تخت سلطنت.
آقا مهدی نیز به تهران آمد و به پاس خدمتاش، لقب ملکالتجاری را از ناصرالدین شاه گرفت؛ لقبی که پس از آقا مهدی به فرزندش محمدکاظم رسید. محمدکاظم همچون پدر به دنیای بازرگانی روی آورد و گستره فعالیتهایش به اقتضای زمانه به وادی سیاست رسید. حاج حسین آقا ملک آرام به سخنان فرشته گوش میسپرد فرشته لبخند زنان ادامه داد پدرت محمدکاظم ملکالتجار، از راه تجارت زمینهایی بسیاری در خراسان خرید ثروتی انبوه برای فرزندان به میراث گذاشت.
یادت میآید حاج حسین! همزمان با فراگیری علوم قدیمه، دور از چشم پدر، چندی به مدرسه فرانسوی آلیانس رفتی تا زبان فرانسه بیاموزی» حاج حسین آقا لبخند زد و گفت: «جوانی است و هزار آرزو».
حاج حسین آقا میگوید: «اما گمشدهام را در ۲۸ سالگی زمانی که دستیار پدر بودم و برای اداره املاک به خراسان رفتم پس از تماشای نسخهای خطی در نیشابور از دیوان ابن یمین فریومدی شاعر سده ششم هجری، نیز در پی آشنایی با پارهای از نفایس حرم رضوی، یافتم و علاقمند به گردآوری نسخههای خطی و تشکیل کتابخانه شدم».
نخستین کتابخانهام را از سال ۱۲۸۷ خورشیدی در مشهد خریداری کردم و پس از درگذشت پدرم، کتابخانهام را به بازار حلبیسازها (بینالحرمین) تهران آوردم تا در دسترس اهل فضل و دانش قرار گیرد. علاقهام به آثار نسخ خطی هیچگاه پایانی نداشت هر شهری و دیاری میرفتم در پی نسخ خطی بودم. به مقومهای کارکشته ماموریت دادم که به سراسر این کشور به هر کوی برزن بروند خانه به خانه سرک بکشند تا نسخ باارزش را یکجا جمعآوری کنم تا مردم سرزمینم به این ارزش ارزشمند مباهات کنند این گنجینه که ورق ورق پراکنده شده بود گردآوری شد، اما دلم راضی نشد دیدم تنها امام رئوف و علاقمندان به او قادرند این گنجینه را حفظ کنند.
به همین دلیل در یک روز بارانی ۶ آبان ۱۳۱۶ خورشیدی همه آثار تاریخی و هنری با خانه پدری و اثاثیه را وقف آستان قدس کردم منتظر بودم تا بیایی فرشته گفت: «تو با این کارت نامیرا شدی چه آنروز و چه امروز برای همیشه در این سرزمین، نام و خدمتت ماندگار خواهد شد».
حاج حسین ملک در جوانی
حاج حسین ملک آنروز آماده شد تا به سراغ آخرین کتاب زندگی به نام جاودانگی برود. پیرمرد حافظه عجیبی داشت با صدای رسا شعر رودکی را خواند مرا بود و فروریخت هر چه دندان بود. فرشته و حاج حسین خندید و مسافر ابدیت شدند. کبری خان با ظرف غذا آمد دید حاج حسین لبخند زد اما مهمانی نبود. کبری خانم جیغ کشید این پایان زندگی حاج حسین ملک فرزند حاج محمد کاظم ملک التجار عصر ناصری بود که عمرش را صرف جمعآوری نسخ خطی کرد تا به قول عبدالله انوار نسخه شناس شهیر بهترین کتابخانه خطی جهان را گردآوری کند.
کتابخانه حاج حسین ملک
یساولی مولف کتاب تاریخ شفاهی زندگی حاج حسین آقا ملک میگوید: «کتابخانهای که حاج حسین ملک وقف کرد نخستین کتابخانه موزه وقف خصوصی ایران است. این گنجینه برآمده از سنت حسنه وقف، نخستین موزه وقفی- خصوصی ایران و یکی از شش کتابخانه بزرگ کشور در حوزه نسخههای خطی است که با نگاه بلند واقف در سایه امام رضا علیهالسلام، در زمینههای گوناگون و از محل عایدات موقوفهای و تحت تولیت آستان قدس رضوی اداره می شود.
بزرگترین موقوفه فرهنگی ایران در مقام نخستین موزه خصوصی ایران و یکی از شش کتابخانه بزرگ در زمینه نسخههای نفیس خطی، در منظومه فرهنگ و هنر پایتخت ایران، جایگاهی ویژه دارد و تصویری شایسته از نیکاندیشی حاج حسین آقا ملک به عنوان یک شهروند اثرگذار و واقف بزرگ و آستان قدس رضوی در مقام تولیت این موقوفه به نمایش میگذارد».
کتابخانه و موزه ملی ملک، نخستین موزه خصوصی ایران و یکی از شش کتابخانه بزرگ در زمینه نسخههای نفیس خطی به شمار میآید. این مجموعهای گنجینهای از بهترین نسخههای خطی و آثار تاریخی ایران را نگهداری میکند. این مجموعه، دو بخش کتابخانه و موزه را با گنجینهای از نفایس فرهنگی ایران از جمله نسخههای خطی، سکهها، تمبرها، قالیها و تابلوهای نقاشی تاریخی به همراه برترین آثار خوشنویسی و نگارگری تاریخ ایران در خود جای داده است.
سید عبدالله انوار نسخه شناس و ریاضی دان میگوید: «پدرم سید یعقوب انوار با حاج حسین آقا ملک آشنا بود و صمیمیتی بسیار میانشان وجود داشت. آشنایی من نیز از همان راه، همچنین برپایه کتاب خطی و کارهای کتابداری ممکن شد. من متصدی بخشهای خطی کتابخانه ملی بودم و گهگاه برای پارهای نسخهخطی به آنجا میرفتم. منزل حاج حسینآقا در بازار حلبیسازهای قدیم جای داشت. هنگامی که وارد میشدیم. حیاط دست راست، کتابخانه بود. آنجا مینشستیم از کتابها عکسبرداری میکردیم تا از آن بهره ببریم. او در دادن کتاب استنکاف نداشت. کتاب را به آسانی در اختیار میگذاشت.
انوار کتابخانه ملک را شاید بهترین کتابخانه نسخه خطی جهان میداند و معتقد است او هر کتابی را نمیخرید و به کتابهای بنجل علاقه نشان نمیداد؛ به کتابهای خیلی اساسی میخرید مخصوصا خودش و آقای سهیلی سرپرست کتابخانه خیلی وارد بودند.
یساولی نیز بر وسواس حاج حسین ملک تاکید کرده و میگوید: «حاج حسین آقا مقوم یا تقویمگر ـ افرادی که نسخ خطی جمعآوری میکردند ـ مأمور میکرد تا نسخ خطی که خاصی را بخرند حتی یکی از مقومها که الان در قید حیات هستند به من گفت جاج حسین آقا مرا مامور کرد نسخه خطی جامی را پیدا کنم و بخرم».
او میگوید: «حاج حسین آقا همه کتابهای که وقف کرد را مطالعه کرده است یک نسخه خطی از دوره قاجار به جا مانده است که هر ورقاش دست نوشته یکی از درباریان قاجار است که حاج حسین آقا به اتفاق احمد سهیلی خوانساری نزد صاحب اختیار میروند که در دربار قاجار کار کرد و درباریان قاجار را میشناخت رفتند تا پاسی از شب نشستند و تا دست خطها بازشناسی شود و احمد سهیلی با مداد کنار دست خط مینوشت این خط متعلق به چه کسی است».
محمد علی اسلامی ندوشن نویسنده و استاد دانشگاه میگوید: «گردآوری چنین کتابخانهای، تقریبا یک پدیده استثنایی در جهان است؛ این که یک تاجر، زمیندار و انسان معمولی بازاری در این اندیشه افتد که در گذر یک عمر برای خود مهمترین کتابخانه شخصی پدید آورد شگفت بود. این کار عشقی ویژه میخواست و وسواس و پشتکاری بزرگ نیاز داشت. اما خودم تنها یک بار حاج حسین ملک را دیدم؛ بازار تهران در همان خانه قدیمی. خیلی پیر شده بود. در اتاق شخصیاش بر روی زمین نشسته بود و عبایی بر دوش داشت. شیفتگی او نسبت به کتاب و دیگر آثار تاریخی ایران از همان برخورد هویدا بود. تاریخ ایران هم فرهنگ و هم ثروتمند بسیار داشته است اما نمیپندارم در هیج جای دنیا اینگونه باشد که فردی چنین دستاورد عظیمی از یک عمر برجای بگذارد».
محمد اسلامی ندوشن
یساولی نویسنده کتاب تاریخ شفاهی زندگی حاج حسین ملک میگوید: «کتابخانه ملی ملک با داشتن حدود ۲۰ هزار عنوان نسخه خطی نادر و نفیس، یکی از شش گنجینه بزرگ نسخ خطی ایران است. چهار کتابخانه دیگر عبارتاند از کتابخانه ملی، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی نجفی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران. در این میان، امتیاز کتابخانه ملک به نفاست و ارزش هنری آثار است.
همچنین این کتابخانه دارای حدود ۱۰۰ هزار کتاب چاپی، ۴۰۰۰ کتاب چاپ سنگی و ۹۰۰ عنوان نشریه ادواری در بیش از ۶۰۰۰ مجلد است. بخش قابل توجهی از کتاب های چاپی متعلق به پیش از سال ۱۳۲۰ خورشیدیاند و در زمره نخستین کتاب های چاپی ایران قرار می گیرند. کتابخانه ملک پیوسته با خرید کتاب های خطی و چاپی از محل عواید موقوفات ملک غنیتر می شود. کتابخانه اکنون در سه تالار مطالعه عمومی بانوان، مطالعه عمومی آقایان و محققان و نشریات به مخاطبان خدمات فرهنگی میرساند.
چهار کتابخانه دیگر کتابخانه ملی، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه مجلس شورای اسلامی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران از پشتوانه دولت، مجلس، دانشگاه و آستان قدس برخوردار بودند. اما کتابخانه ملک و آیتالله نجفی مرعشی یک نفر بودند کاری که آیتالله مرعشی نجفی و حاج حسین آقا ملک به تنهایی انجام دادهاند یک دولت میتواند انجام دهد».
وی ادامه میدهد: «او همچنین املاک و مستغلات فراوانی را در تهران و خراسان برای امور خیریه وقف و اهدا کرد و بدین ترتیب، بزرگترین واقف تاریخ معاصر ایران شد. از جمله اقدامات عامالمنفعه وی، میتوان به اهدای بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار متر مربع زمین به فرهنگیان استان خراسان و کارمندان وزارتخانههای پست و بهداشت، اهدای باغ ۴۸۰ هکتاری وکیلآباد به مردم مشهد برای تبدیل به گردشگاه عمومی، اهدای باغ قصر ملک در شهر ری برای ساخت مدرسه و وقف بیش از ۶۰ هزار هکتار زمین کشاورزی، باغ و گاوداری به آستان قدس رضوی اشاره کرد. حاج حسین آقا ملک در زمان وقف کتابخانه و موزه ملی ملک، در سند وقفنامه تصریح کرده است که هدفاش از این کار، گسترش علم و دانش در میان همه مردم بوده و هیچ قصد مادی نداشته است. او همچنین یادآور شده است که همه مردم ایران و جهان میتوانند از این گنجینه وی بهره بگیرند».
او میگوید:« به چند دلیل در سالهای اخیر اهدای کتاب به کتابخانه ملک رشد داشت. نخستین علت، انتصاب کتابخانه ملک به آستان قدس رضوی است به همین دلیل افرادی که انگیزههای معنوی و دینی دارند کتاب خطی خود را به کتابخانه ملک اهدا میکنند. دلیل دیگر توجه آستان قدس رضوی به گسترش موقوفات خود به ویژه کتابخانه ملک است و از افتخارات فرهنگی آستان قدس رضوی توجه به استانداردسازی و نگهداری آثار خطی کتابخانه ملک است. از جمله دو خواهر ایران و نسرین دستغیب بهشتی در دو بخش آثار خود را اهدا کردند. خانم امیربانو امیری فیروزکوهی دختر امیری فیروزکوهی شاعر و از چهرههای ماندگار ادبیات در سال ۸۴ سه نسخه دستنویس دیوان امیری فیروزکوهی به خط خود شاعر را پس از بازدید از کتابخانه ملک مخازن آثار و نمایش نسخههای خطی را در تالارها این مجموعه به این کتابخانه اهدا کردند».
یساولی میگوید: «قدیمیترین نسخ خطی که حاج حسین ملک خریداری کرد شاید نسخهای خطی از اوستا است از دیگر نسخ بسیار قدیمی قرآن به خط کوفی که روی پوست نوشته شده متعلق به سده سوم است. نسخه خطی دیگری هم موجود است که به هزار و ۲۰۰ سال پیش بر میگردد این در حالی است که در بریتانیا یک کتاب ۲۵۰ ساله خطی پیدا شد به خبر نخست بریتانیا تبدیل شد».
حاج حسن آقا ملک با فرشته مرگ به مهمانی ابدیت رفت تا با همه آنانی علاقمند است محشور شود مگر بزرگان دینی نگفتند با هرچه در دنیا علاقمندی محشور میشوی. او بر سفره بزرگان دینی و فرهنگی اسلامی جاودانه نشسته است.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع