نخستین انگلیسی چه سالی وارد ایران شد
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۱۱ اسفند ۹۵ 4۰37
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، هفت دهه پیش با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و در چنین روزی، خروج ارتش انگلیس از ایران آغاز شد. اما سابقه حضور انگلیسیها در کشومان به چه زمانی باز میگردد؟
دنیس رایت (۱۹۱۱ ـ ۲۰۰۵ م) در کتاب «انگلیسیها در میان ایرانیان» این موضوع را بررسی کرده است:
تا نخستین دهه قرن نوزدهم علائق انگلستان به ایران چندان نبود تا به استقرار یک هیأت دائمی دیپلماتیک در این کشور منجر گردد.
تا آن تاریخ ایران منطقهای دور افتاده و دور از دسترس به نظر میرسید و تصور نمیشد دارای ارزشهای اقتصادی و سیاسی باشد.
در مورد مساحت ایران، آب و هوا و اوضاع جوی و مناظر طبیعی اطلاعات مختصری در دست بود و این کشور افسانهای در پشت کوههای زاگرس (در جنوب و غرب) و سلسله جبال البرز (در شمال کشور) پنهان گشته و امتداد آن در شرق به کویر و تپههای برهنه در رگیزارهای بلوچستان و افغانستان میرسید. وقتی یک جهانگرد از راه روسیه عازم ایران میشد، و از طریق دریای خزر پای بر سواحل ایران مینهاد، پوشش انبوه جنگلهای سرسبز و بیشههای درهم فرو رفته سواحل دریای خزر او را تحت تأثیر قرار میداد. در صورتی که اگر همین جهانگرد از طریق خلیج فارس و بنادر ایران در سواحل آن، پای بر خاک ایران مینهاد دچار گرمای طاقت فرسای دشتهای پر از درختهای نخل گردیده و تنها با عبور از راههای سخت کوهستانی میتوانست خود را از بیابانها و ریگزارهای خشک و گرم رهانیده و با عبور از فلات مرکزی خود را به مرکز ایران برساند.
در اینجا روستاها و قصبات با خانههایی ساخته شده از خشت و گل خام با پشتبامهای مسطح دیده میشدند که سرسبزی درختهای سپیدار آن اختلاف جوی زیاد مناطق مختلف ایران را با یکدیگر به خوبی نشان میدهد.
آب، مشکل همیشه ایران، در این جا از قنوات تأمین میگردد. شبکه گسترده قنوات را که در زیر زمین مرتبط با یکدیگرند میتوان به راهروهای کوهپایهها که آب را به دلکویر میرسانند تشبیه کرد.
تابستانها همه جا گرم بود اما فلات با هوای خشک خود شبهایی سرد داشت، در زمستان نزول برف گذرگاهها را میبست… در هر حال خورشید در تمام طول سال در آسمان میدرخشید و فلات ایران در روشنایی آن درخششی بلورین داشت.
برخورد میان ایرانیان و انگلیسیها در طول قرون، برخوردی اتفاقی و یا عبوری بود. سالها و گاه دههها میگذشت تا یک جهانگرد بریتانیایی از ایران عبور نماید.
اولین جهانگرد انگلیسی که در عبور از ایران نامش ثبت دفتر تاریخ شده است «جئوفری دولانگی» (Geoffry de Langley) سفیر ادوارد اول است که در سال ۱۲۹۰ میلادی به دربار ارغون خان پادشاه مغولی رفت تا حمایت مغولها را در جنگ انگلستان علیه عثمانیان جلب نماید. شبیه یک چنین اقدامی، که آن هم ناموفق ماند، سه قرن بعد با اعزام برادران شرلی به دربار ایران صورت پذیرفت.
یکی از برادران شرلی سالهای متمادی در دربار ایران باقی ماند.
رابرت شرلی را میتوان اولین فرد انگلیسی از گروه کثیر مشاورانی محسوب نمود که ایرانیان تا کنون از تخصصهای آنان بهره فراوان بردهاند.
یکی دیگر از این مشاورین آنتونی جنکینسون نماینده ملکه الیزابت بود که در سال ۱۵۶۲ به دیدار شاه طهماسب صفوی در قزوین رفت اما موفق به عقد قرارداد بازرگانی فی مابین ایران و انگلستان، که هدف او از این مسافرت بود نگردید.
پس از جنکینسون، چهار سال بعد «ادواردز» یک دیپلمات دیگر انگلیسی به اتفاق «واتس» جهت عقد قرارداد بازرگانی با دولت ایران به ملاقات شاه صفوی رفتند و موفق به اخذ اجازه دولت ایران جهت فعالیت تجار انگلیسی در این کشور گردیدند. اما نه این گروه دو نفره و نه میسیونهای بعدی که به ریاست سرداد مور کوتن در ۱۶۲۸ و هانوی در ۱۷۴۳ به ایران آمدند مدت زیادی در این کشور توقف نداشتند.
* پیشینه نخستین دوره اقامت انگلیسیها در ایران
نخستین دوره اقامت انگلیسیان در ایران به قرن هفدهم میلادی بر میگردد. در این دوران کمپانی مرسوم به «هند شرقی» دامنه فعالیت خود را از بندر سورات در کرانههای اقیانوس هند تا خلیج فارس گسترش داد و در ماه دسامبر سال ۱۶۱۶ میلادی کشتی تجاری موسوم به جیمز را روانه بندر جاسک در سواحل مکران نمود.دو سال بعد کمپانی انگلیسی هند شرقی در بندر گرم و سوزان جاسک یک پایگاه تجاری برپا نمود که از محل همین پایگاه کالاهایی که از انگلیس و هندوستان میآمدند روانه شیراز، پایتخت شکوهمند شاه عباس، که در آنجا نیز کمپانی هند شرقی تجارتخانهای دایر کرده بود میگردیدند.
در جنگ سال ۱۳۶۲ شاه عباس، جهت بیرون کردن قوای پرتغالی از دژ مستحکم آنها در جزیره ایرانی هرمز ۷ که در فاصله کوتاهی از ساحل خلیج فارس قرار داشت، کمپانی هند شرقی به کمک قوای شاه عباس آمد چرا که پرتغالیها رقیب تجاری بازرگان انگلیسی محسوب میشدند.
بعد از پیروزی نیروهای ایرانی و بیرون راندن قوای پرتغال، انگلیسیها اجازه یافتند در گمبرون که اکنون بندر عباس نامیده میشد شعبهای دائر نموده و فعالیتهای بازرگانی خود را توسعه دهند تا سال ۱۷۶۳ بندر فوق مهمترین مرکز فعالیتهای بازرگانی کمپانی هند شرقی در خلیج فارس محسوب میگردید اما در این سال به سبب آشوبهایی در ایران،و قطع ارتباط این بندر با سایر نقاط کشور، کمپانی انگلیسی مقر خود را از بندرعباس به بصره انتقال داد. در آن زمان بندر بصره در حوزه اقتدار عثمانی قرار داشت در همین زمان شیخ بوشهر ضمن امضای قراردادی با نمایندگان کمپانی هند شرقی، به آنها اجازه داد تا در بوشهر به تأسیس تجارتخانهای بپردازند. شیخ بوشهر همچنین هزینه تأسیس تجارتخانه را تقبل نموده و باغ و محلی را جهت احداث گورستان در اختیار کمپانی قرار داد. تأیید موافقتنامه شیخ بوشهر و نمایندگان کمپانی هند شرقی توسط کریم خان زند فرمانروای قدرتمند ایران، موجب رونق و گسترش فعالیتهای بازرگانی کمپانی در خلیج فارس گردید. در این زمان واردات و صادرات کمپانی از معافیت حقوق گمرکی برخوردار بودند.
در سال ۱۷۷۸ کمپانی هند شرقی مرکز فعالیتهای بازرگانی خود را از بصره به بندر بوشهر منتقل نمود و به زودی بوشهر به مهمترین مرکز بازرگانی و سیاسی بریتانیایی در خلیج فارس مبدل گردید.
تا این تاریخ دولت بریتانیا فاقد نماینده سیاسی در ایران بود و امور مربوط به تجارت فیمابین که احتمالاً پیش میآمد توسط مدیران کمپانی هند شرقی حل و فصل میگردید. نمایندگان کمپانی هند شرقی از سوی فرمانروای هندوستان [۱] به دیدار شاه ایران و اعضای دربار او در اصفهان، شیراز و تهران میرفتند. این شهرها به ترتیب به پایتخت ایران تبدیل شدند.
گردانندگان کمپانی هند شرقی انگلیس در تجارت با ایران ابتدا فقط دارای انگیزههای مالی بودند اما با افزونی مشکلاتی در هندوستان و پیدا شدن رقبای دیگر، به فکر حفظ قلمرو و تجاری خویش افتادند.
امپراطوری روسیه، افغانستان و فرانسه نسبت به حضور انگلستان در هند حساسیت از خود نشان میدادند و بریتانیا که در مورد به خطر افتادن مستعمره خود از سوی دشمنان خارجی به هراس افتاده بود به ایران به مثابه یک کشور حایل برای دفاع از قلمرو و امپراطوری بریتانیا مینگریست و همین انگیزه موجب گردید تا از سال ۱۷۹۸ برتیانیا حضور در ایران را شدت بخشد.
اگرچه تهدیدات افغانستان و فرانسه دیری نپاییدند اما این مسئله موجب شروع دوران جدیدی در روابط دو کشور انگلستان و ایران گردید.
وحشت از روسیه موجب عقد قراردادهای نظامی بین دو کشور و اعزام هیأتهای نظامی انگلیسی جهت تعلیم سپاهیان ایرانی و متعاقبا استقرار روابط کامل سیاسی میان دو کشور شد.
پاورقی:
۱. دخالتهای کمپانی هند شرقی در امور هندوستان پس از شورش سال ۱۸۵۷ رو به گسترش گذاشت و تا خلع پادشاه هند ادامه یافت. فرماندار کل هندوستان که در کلکته اقامت داشت از فعالیتهای کمپانی حمایت میکرد. کمپانی نفوذ اصلی را در انتخاب فرماندار کل دارا بود و در حقیقت کمپانی فرماندار کل هندوستان را انتخاب میکرد ولی از سال ۱۷۸۴ انتخاب فرماندار و نحوه فعالیت او تحت نظارت هیأتی در لند درآمد لیکن به دلیل عدم وجود ارتباطات سریع، فرماندار همچنان کار خود را میکرد و سیاستهای کمپانی را اعمال مینمود.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع