چگونگی تشکیل «روحانیون مبارز خارج از کشور»/ وقتی امام انقلابی عمل نکرد!
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۲۷ تیر ۹۶ 0۰30
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، برخی روحانیون به صورت جدیتر وارد فعالیتهای مبارزاتی شدند و نسبت به تکثیر و توزیع اعلامیههای امام خمینی اهتمام ورزیدند. از جمله فعالترین این افراد، شیخ محمد منتظری بود.
وی پس از تبعید امام به ترکیه و نجف نیز دست از مبارزه برنداشت و به صورت مخفیانه ود را به عراق ررساند و با شهرت «سمیعی» مشغول به فعالیت شد.
او در این مسیر تنها نبود و روحانیون دیگر نظیر شیخ محمدرضا ناصری هم همراه و همدل بودند. در این باره، سایت جامع امام خمینی با آیتالله ناصری، نماینده کنونی ولی فقیه در استان یزد گفتوگو کرده است که بخشهایی از آن را مرور میکنیم.
ـ ما و دوستان در نجف تشکلی به نام «روحانیون مبارز خارج از کشور» را ایجاد کردیم و شهید منتظری یا همان آقای سمیعی هم در آن شرکت میکرد. تشکل روحانیون مبارز خارج از کشور، از ده ـ پانزده نفر تشکیل میشد و یک هسته مرکزی داشت که سه تن از آنها با امام در ارتباط نزدیک بودند. ما بین خود تعهد کرده بودیم هیچ کاری را بدون نظر و خواسته امام انجام ندهیم.
یکی از وظایف این تشکل این بود که اعلامیههای امام را تکثیر و نوارهای سخنرانیهای ایشان را پیاده کنند و به خارج بفرستند. از دیگر وظایف این تشکل نوشتن برنامه برای تنظیم حکومت اسلامی، برنامهریزی برای تدوین وقایع انقلاب، اداره رادیوی روحانیون مبارز در بغداد، تهیه مقالات و برقراری ارتباط با انجمنهای اسلامی و دوستان مبارز خارج از کشور و هماهنگ کردن فعالیتهای آنان با منویات و خواستههای امام بود.
شهید منتظری معمولاً در جلسات تشکل روحانیون مبارز خارج از کشور، شرکت میکرد و گزارشهای آن جلسات را هم خدمت امام ارائه میداد و امام هم دستوراتی میدادند و راهنمایی و نصیحتهایی هم به خود او میکردند که البته ما از جزئیات آن خبر نداشتیم.
– شهید محمد منتظری درباره نهجالبلاغه هم مطالعات وسیعی داشت و همیشه به دوستان میگفت: «خوب درس بخوانید و مطالعه کنید، چون وقتی که نهضت پیروز شد و به ایران برگشتیم، به آدمهای عالم و برنامهریز و آگاه نیاز فراوان داریم». خود او هم در این زمینه برنامهریزیهائی داشت. ما در نجف کتابخانههائی را درست و کتابهای انقلابی را در آنها گردآوری میکردیم. شهید منتظری در تشکیل این کتابخانهها، نقش مهمی داشت و معتقد بود که به خصوص فرزندان علما باید این کتابها را مطالعه کنند تا اطلاعات دقیقتری درباره اوضاع و احوال ایران دانسته باشند.
ـ شهید منتظری با گذرنامههایی که خودش با کمک عدهای از دوستانش تهیه میکرد، به کشورهای دیگر از جمله افغانستان، پاکستان، هند، لبنان، لیبی، سوریه، اروپا و … میرفت. یک بار هم در فرودگاه بغداد به او مشکوک شدند و دستگیرش کردند که خوشبختانه با کمک دوستان، مشکل حل شد.
موقعی هم که امام به نوفل لوشاتو رفتند، باز شهید منتظری به شکلی مستمر خدمت ایشان میرسید و هر کاری که از دستش برمیآمد، از جمله ضبط مطالب و سخنرانیها را انجام میداد. در فرانسه هر جا لازم بود، با لباس رسمی رفت و آمد میکرد، اما غالباً برای اینکه شناسایی نشود، لباس مبدل میپوشید.
ـ پس از پیروزی انقلاب به دستور امام، برای استقبال از شهید آیتالله صدوقی به یزد رفتم و ارتباطم با شهید منتظری کم شد. البته گاهی که به تهران میآمدم، به او سر میزدم و او دائماً گلایه میکرد که: همهتان از وقتی به ایران آمدید، هر کدامتان به سمتی رفتید و دور امام را خالی کردید و اینها آمدند و اطراف امام را گرفتند! از مرحوم بازرگان و نهضتآزادیها دل خونی داشت و هر چه هم به او میگفتیم که: آرام بگیرد، زیر بار نمیرفت. او از پیشقراولان مخالفت با دولت موقت بود. خود امام هم از حرکتها و مواضع دولت موقت راضی نبودند و در سخنرانی مدرسه فیضیه از مردم عذرخواهی کردند و فرمودند که در اینجا انقلابی عمل نکردم!
ـ شهید منتظری با خود شهید بهشتی مشکل نداشت، ولی چون ایشان با اعضای نهضتآزادی و ملیگراها ارتباط داشت، شهید منتظری به شدت نگران بود و لذا علیه ایشان موضعگیری میکرد. اما شهید بهشتی که سعهصدر و تدبیر و خلق پسندیده کمنظیری داشت، همه اینها را تحمل میکرد و او را «محمد ما» مینامید. همین شیوه هم باعث شد که بالاخره محمد دست از موضعگیری علیه شهید بهشتی بردارد و جذب حزب جمهوری شود و نهایتاً هم در انفجار دفتر حزب جمهوری همراه ایشان به درجه رفیع شهادت رسید.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع