کاهش نفوذ غربی ها در خاورمیانه به روایت روزنامه مصری
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۲ بهمن ۹۸ 1۰59
آمریکا از دهههای قبل به دنبال اجرای پروژهای به نام خاورمیانه جدید درمنطقه بود که اتفاقا این پروژه اجرا شد٬ اما هیچ تطابقی با تصورات و محاسبات ایالات متحده نداشت.
به نقل از سایت الف، روزنامه الشروق مصر در مطلبی نوشت که اصطلاح «خاورمیانه جدید» برای نخستین بار نیست که مطرح میشود؛ این اصطلاح نخستین بار توسط «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت آمریکا٬ هنگامی که درخلال جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان در جولای ۲۰۰۶ به بیروت آمده بود مطرح شد.
روزنامه الشروق مصر اضافه کرد که در آن زمان رایس با بیشرمی به مردم لبنان که زیر ویرانیهای ناشی از هواپیماهای رژیم اشغالگر بودند وعده آغاز یک خاورمیانه جدید را که دشمنان آمریکا یعنی جمهوری اسلامی ایران و حزبالله وحزب بعث سوریه پس از سقوط نظام بعث عراق ٬ در آن حضور نداشته باشند٬ داد. محاسبات وزیرخارجه وقت آمریکا و نومحافظه کاران آمریکایی درباره خاورمیانه جدید این بود که منطقه پس از آن خالی از دشمنان رژیم صهیونیستی بوده و یک نظم دموکراتیک در حمایت از تانکهای آمریکا در منطقه شکل بگیرد.
الشروق خاطرنشان کرد که بحث ما در اینجا خاورمیانه جدید هست؛ اما نه خاورمیانه جدیدی که کاندولیزا رایس طبق معیارها و محاسبات آمریکا مطرح کرده بود. این خاورمیانه هیچ تناسبی با تصورات رایس و نومحافظه کاران آمریکایی ندارد و مکان امنی برای آنها محسوب نمیشود. آنچه که منجر به ظهور یک خاورمیانه جدید شده٬ برنامه تیم جدیدی از نومحافظه کاران آمریکایی با ریاست دونالد ترامپ نیست؛ بلکه موقعیت خاورمیانه به عنوان یک منطقه در نظام جهانی باعث می شود که لزوما منعکس کننده تغییراتی باشد که در ساختار این سیستم جهانی رخ داده است.
این روزنامه مصری اشاره کرد که اما نشانههای تحول منطقه و ظهور این خاورمیانه جدید که بر خلاف تصورات غرب و آمریکاییهاست چیست؟
-افول نفوذ غربی
کشورهای غربی و در صدر آنها آمریکا در کنار انگلیس و فرانسه که سابقه استعمارگری در منطقه را پیش از این داشته اند٬ دیگر قادر به اجرای برنامههای خود در کشورهای خاورمیانه نیستند و هربار که وارد بحرانهای آن و درگیری در کشورهایی مانند سوریه و یمن و فلسطین اشغالی میشوند٬ چشمانداز روشنی برای خروج خود از این باتلاقها نمییابند.
بر اساس این گزارش، بارزترین مانع پیش روی غرب و برنامههای آن در خاورمیانه ایران است. در حال حاضر انگلیس و فرانسه و آلمان به عنوان سه کشور غربی مرتبط با برنامه هستهای ایران در تلاش برای بازگرداندن ایران به تعهد بر بندهای توافق هستهای با کشورهای عضو دائم شورای امنیت هستند؛ اما در سایه تاکید ایران بر انصراف از این تعهدات که در پی عدم پایبندی دولت ترامپ به این توافق انجام شده٬ قادر به تحمیل این خواسته خود نیستند. دولت آمریکا نیز با وجود همه تحریمهایی که به ایران تحمیل کرده٬ این قدرت را ندارد که ایران را به سمت مذاکرات جدید و امضای یک توافق نامه جایگزین بکشاند.
به نوشته الشروق، افول نفوذ غرب در منطقه تصادفی نبود و حاصل چندین تحول است؛ از جمله این تحولات درگیریهای منطقه بوده که به شدت موجب نگرانی کشورهای غربی از امنیتشان در خاورمیانه شده است. علاوه بر آن تهدید «تروریسم» که با نام داعش شناخته شده و پس از نابودی پایگاه آن در خاورمیانه رو به سقوط و نابودی کامل در منطقه است ٬موجب میشود پس از این یک خطر بزرگ برای کشورهای غربی به شمار بیاید؛ زیرا با توجه به اینکه در میان تروریستهای داعش عناصر زیادی با هویت غربی فعالیت می کردند؛ احتمال بازگشت آنها به اروپا و انجام فعالیت های تروریستی در کشورهای غربی بسیار زیاد است.
در سایه این شرایط٬ کشورهای غربی و به ویژه آمریکا پس از تحولات اخیر منطقه که حضور نظامیان آن را در خاورمیانه تهدید میکند٬ بهانهای برای ابقای حضور نظامی خود در منطقه ندارند.
-ظهور وصعود قدرتهای بینالمللی دیگر در منطقه
این روزنامه مصری می افزاید که همزمان با افول و سقوط نفوذ غرب در منطقه٬ قدرتهای غیرغربی از نظر سیاسی و نظامی و اقتصادی در حال اوج گیری در خاورمیانه هستند.
روسیه از جمله طرفهای تاثیرگذار در منطقه به شمار میآید که روابط محکمی با کشورهای عربی و غیرعربی از جمله ایران و ترکیه در خاورمیانه دارد.
به نوشته این مقاله، نقش روسیه در شکلگیری آینده سوریه و نقش آن در رسیدگی به بحران لیبی و موضع خاص آن در رابطه با برنامه هستهای ایران کاملا بارز است. هم چنین در این راستا باید به مانور دریایی مشترکی میان ایران و روسیه و چین که نشانه بارزی بر پایان نفوذ و حضور نظامی کشورهای غربی در منطقه بود اشاره کنیم.
-ائتلافهای منطقهای
بر اساس این گزارش، پیش از این همه ائتلافات منطقه بعد از جنگ جهانی دوم زیر نظر آمریکا وکشورهای غربی شکل میگرفت؛ ائتلافی مانند پیمان بغداد که تحت رهبری ایالات متحده و انگلیس بود. همچنین همه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس روابط نظامی و امنیتی گسترده و محکمی با طرفهای غربی و به ویژه آمریکا داشتند که از جمله بارزترین آنها عربستان و کویت و بحرین و قطر هستند.
به نوشته الشروق، اما مدتی بعد روسیه به عنوان یک منبع تجارت اسلحه به خاورمیانه بازگشته و روابط پایداری با ایران و مصر و ترکیه و سایر کشورهای منطقه برقرار کرد. اگرچه بازگشت روسیه به خاورمیانه به عنوان یک نیروی مؤثر و تأثیرگذار لزوماً با انعقاد اتحادهای نظامی همراه نبود ، اما روابط متنوع و انعطاف پذیر آن با برخی از کشورهای منطقه به چیزی شبیه به اتحاد تبدیل شده است که تأثیرات آن بر سایر کشورها نیز گسترش می یابد.
در سایه این شرایط بعید به نظر نمیرسد که به تدریج سایر کشورهای منطقه نیز روسیه را به عنوان یک هم پیمان متحد و قابل اعتماد به جای طرف های غربی و ایالات متحده در منطقه انتخاب کنند.
-بحران کشورهای عربی در خاورمیانه جدید
طبق اطلاعات روزنامه الشروق اینکه بگوییم کاهش نفوذ غرب در منطقه یک وضعیت موقتی است که با خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید و یا پایان یافتن دوره ریاست جمهوری وی٬ تغییر می کند یک اشتباه بزرگ است. دلایل کاهش نفوذ غربی ها در خاورمیانه ناشی از تغییر ساختار نظم جهانی است که می تواند در سالهای آینده شاهد حضور بیشتر سایر قدرتهای نوظهور در این نظام مانند چین و هند باشد.
بر اساس این گزارش البته کاهش نفوذ غرب در منطقه به معنای محو کشورهای بزرگ غربی از صحنه خاورمیانه نیست؛ این کشورها دارای اقتصاد پیشرفته و تواناییهای نظامی و فناوری و تکنولوژی برتری هستند که قابل انکار نیست و از ادامه ارتباطات پایدار میان آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز نباید غافل شد. اما اینکه میگوییم دوره احتکار غرب در خاورمیانه به پایان رسیده٬ به معنای آن است که کشورهای غربی دیگر قادر به تعیین آینده منطقه و یا ترسیم برنامه و پروژه برای کشورهای آن نیستند.
این روزنامه می افزاید که خطرات بزرگی که در خاورمیانه جدید درانتظار برخی کشورهای عربی است عبارتند از :
-امکان تبدیل عرصه کشورهای عربی به صحنه درگیری میان قدرت های بزرگ قدیم و جدید غربی وهم پیمانان منطقهای آنها؛ مانند اتفاقی که در جنگ سوریه افتاد٬ بدون اینکه این کشورها به خودی خود توانایی مقابله با این جنگ و بازگرداندن امنیتش را داشته باشد.
-ممکن است برخی کشورهای عربی که نگران تاثیر درگیریهای منطقهای بر خود بوده و احتمال ظهور رقبای جدید را می دهند به طمع گسترش نفوذشان در کشورهای همسایه وارد بحرانی شوند که امنیتشان را تهدید میکند؛ مانند نقشی که عربستان و امارات در جنگ یمن ایفا میکنند.
-از دست رفتن اعتماد کشورهای عربی به ائتلافهای پایدارشان با کشورهای غربی که پیش از این به عنوان دژ محکمی برای عرب ها و برخی خانوادههای حاکم بر جامعه عربی محسوب میشد.
به نوشته روزنامه الشروق اولین گام برای برخورد منطقی با این شرایط در میان کشورهای عربی این است که به این فهم برسند که درنهایت آنها باید بهای این وضعیت را بپردازند و از این رو ممکن است باب تحرکات مشترک برای ایجاد تحول در جهان عرب و آینده آنها باز شود.