۱۹ دی طلیعه انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۱۹ دی ۹۶ 0۰19
[ad_1]
خبرگزاری فارس ـ تاریخ : واقعه ۱۹ دى پدیدهاى ناگهانى نبود بلکه داراى ریشهها و آبشخورهاى تاریخى بود و بعدها منشأ تحلیلها و حوادثى بس ژرف و عمیق شد.
فضاى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و نظامى دهه ۵۰ و خصوصا سالهاى واپسین انقلاب در نگاه دولتمردان رژیم پهلوى عصر شکوفایى و رسیدن به دروازههاى تمدن بزرگ و در یک کلمه عصر طلایى بود و بسیارى از تحلیلگران و سیاستمداران داخلى و خارجى حکومت ایران را رژیمى پایدار و با ثبات درتمامى عرصهها برآورد نموده و ایران را جزیره ثبات مىنامیدند.
رژیم پهلوى توانسته بود از خود تصویرى مهیب و با صلابت و در عین حال به ظاهر اصلاحگر و معتقد به آزادى و توسعه سیاسى نشان دهد و همگان شاه را فردى قدرتمند و توانا که داراى رژیمى پایدار و مستحکم است مىپنداشتند.
رژیمى با ارتشى مدرن و مجهز به پیشرفتهترین تسلیحات، دستگاه امنیتى بسیار منظم و خشن، مجلس مطیع و گوش به فرمان، داراى دوستان با نفوذ درسطح منطقه و جهان، رژیمى بدون اپوزیسیون قوى و جدى و ثروتى هنگفت براى هرگونه اقدام. سیا معتقد بود :
«ایران نه تنها در یک موقعیت انقلابى قرار ندارد بلکه حتى آثار و علائمى از نزدیک بودن شرایط انقلاب هم در آن به چشم نمىخورد.»
و در تحلیل اطلاعات دفاعى آمریکا آمده بود: «انتظار مىرود شاه در ده سال آینده نیز همچنان فعال در قدرت بماند.»
و از بُعدى دیگر شاه از لحاظ شخصیتى داراى باورهایى از اقتدار و توانایىهاى ویژه بود که هر چند توهمى بیش نبود و یکباره همچون یخ در آفتاب ذوب شد ولى همگان به یاد دارند در مصاحبه با اوریانا فالاچى به صراحت مىگفت: «از طرف خداوند برگزیده شده ام تا مأموریتى را انجام دهم…. و پیوسته احساس پیش از وقوع دارم و آن درست به اندازه غریزهام قوى است…. من کاملاً تنها نیستم چون قدرتى مرا همراهى مىکند که دیگران قادر به دیدن آن نیستند قدرت باطنى و پنهانى…. من پیامهایى را دریافت مىکنم.» و در نهایت معتقد بود من پایدار خواهم ماند و با اشاره به فالاچى مىگفت: «پادشاهى در ایران از رژیمهاى شما بیشتر دوام خواهد آورد… رژیم هاى شما دوام نخواهد آورد و مال من پایدار خواهد ماند.»
پیش زمینههای حادثه نوزده دی
پل راد من نویسنده مشهور آمریکایى در مجله نیویورک تایمز شاه را فاتح دنیا نام نهاد!! و در مقابل این وضعیت مطلوب نیروهاى مخالف رژیم شاه طبعا وضعیتى نابسامان را تجربه مىکردند و روزنه هاى امید یکى پس از دیگرى بىفروغ مىگشت و آخرین کور سوهاى امید رو به خاموشى مىگرایید در همین زمان شاه سرمست از غرور براى تسریع این روند و درهم شکستن آخرین مقاومتظ ها فرمان حمله به آخرین دژ انقلابیون را صادر کرد. در اول آبان ۱۳۵۶ و هفدهم دی ماه ۱۳۵۶ دوحادثه قریب به هم به وقوع پیوست:
اول شهادت حاج آقا مصطفى خمینى (ره) و دوم درج مقاله ۱۷ دى که در ایران و خصوصا قم بازتاب بسیار وسیعى داشت.
پژواک شهادت حاج آقا مصطفى فرزند برومند امام در اول آبان ماه در همه ایران طنین انداز شد محبوبیت امام را دربین توده مردم و گروههاى انقلابى به نمایش گذاشت و رژیم را به واکنش سریع واداشت و مقاله ۱۷ دى تحت عنوان «ایران واستعمارسرخ وسیاه» ، با هدف هتک حرمت امام خمینی در روزنامه اطلاعات منتشر شد، ولى ناگهان همه چیز به گونهاى دیگر رخ نمود و آن همه تحلیل و ثبات و امنیت به یکباره رنگ باخت و سیر جریانات و طوفان حوادث سرنوشتى دیگر را رقم زد، به گونهاى که طومار رژیم پهلوى را درهم پیچید.
عقده گشایی شاهانه در مقاله روزنامه اطلاعات
با درج مقاله توهین آمیز ۱۷/۱۰/۵۶ تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات رژیم با عکس العمل جدى روحانیت و توده مردم مواجه شد: «… از ساعت ۳۰/۱۶ حدود چهارصد نفر از طلاب حوزه قم در مسجد اعظم اجتماع و تا ساعت ۱۷ به تدریج بر تعداد آنان افزوده شد و به قریب دو هزار نفر بالغ گردیدند… جمعیت از مسجد خارج و در جلوى مدرسه خان و خیابانهاى موزه، ارم، حجتیه و بهار شروع به تظاهرات و دادن شعارهاى درود برخمینى و مرگ بر حکومت استبدادى نمودند…. در ساعت ۲۰۱۵ حدود سیصد نفر در جلوى مدرسه خان و میدان آستانه تجمع و تعدادى از آنان شروع به دادن شعار و پرتاب سنگ به طرف مأمورین انتظامى کردند…. در این ماجرا به علت تجمع زیاد افراد متفرقه و عدم امکان شناسایى، کسى بازداشت نگردیده است…»[۱]
در گزارش دیگر آمده است: «ساعت ۱۰ روز جارى (۱۸/۱۰/۳۶) به علت درج مطلبى تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات دروس حوزه علمیه قم تعطیل و حدود ۲۵۰ نفر از طلاب علوم دینى در مدرسه علوم دینی اجتماع و با دادن شعار درود برخمینى و مرگ بر حکومت استبدادى به طرف میدان آستانه و حرم حرکت…. به منزل آیت اللّه گلپایگانى مراجعه کرده و پس از منزل وى مجددا دست به تظاهرات خیابانى زده که در حال حاضر مأمورین انتظامى در حال پراکندن آنان مىباشند »[۲]
«… تظاهرات شروع و تعدادى از آنها به مسجد اعظم که آقاى شریعتمدارى براى درس گفتن آمده بود رفته و از وى خواستند به دنبال تعطیل حوزه، درس را رها نماید که ایشان با ناراحتى از منبر پایین آمده و درس را تعطیل مىنمایند سپس تظاهرکنندگان به منزل شیخ هاشم آملى و علامه طباطبایى سپس به منزل وحید خراسانى مىروند. در ساعت ۵/۱۰ صبح ناصر مکارم شیرازى در مسجد امیرالمؤمنین شروع به سخنرانى نمود و گفت شماها با هم همدست و هم زبان باشید قیام کنید اگر بمیرم همه با هم بمیریم و اگر زنده باشیم همه با هم زنده باشیم تا دست این حکومت یزیدى را کوتاه کنیم در قرارداد در نظر دارد با این مطالب و حرفهاى غلط مردم مسلمان شیعه ایران را از خمینى دور سازد. ما مىمیریم ولى از خمینى جدا نیستیم تمام پاکستان که ۳۰ میلیون شیعه دارد و عراق و افغانستان تمام شیعهها از خمینى هستند و او را جدا از خودشان نمىدانند….»[۳]
رژیم که به خشم آمده بود دستور شدید سرکوبى مردم را صادر کرد و پلیس به تظاهرکنندگان حمله ور شد و در نتیجه عدهاى مجروح و شهید گردیدند: «طبق اطلاعى که مجددا از بیمارستانها کسب گردیده، تعداد کشته شدگان پنج نفر است که چهار نفر از آنان در اثر اصابت گلوله کشته شده… مجروحین تیر خورده که در بیمارستان بسترى مىباشند جمعا نُه نفر است که حال دو نفر از آنان وخیم مىباشد…»[۴]
ولى این اقدامات هیچگونه خللى در عزم مردم بوجود نیاورد: «… از ساعت ۱۶ جارى جمعیت تظاهرکنندگان حدود ده هزار نفر در مدرسه خان و مسجد اعظم و صحنین اجتماع و در مسیر خیابان صفاییه حرکت نمودند…»[۵]
مراجع طراز اول قم با تأیید اقدامات مردم انزجار خود را از اینگونه حرکات اعلام مىنمودند. «… طلاب همگى به منزل آیتاللّه گلپایگانى رفتند به طورى که منزل مذکور پر از طلبه و افراد شخصى شد آیت اللّه گلپایگانى پشت میکروفون رفته و ۵ دقیقه سخنرانى کرده و گفت دیشب روزنامه را برایم خواندند خیلى ناراحت شدم مدتى است که به دین و روحانیت جسارت مىکنند…. بعد طلبهها را نصیحت کرد که باید متحد باشید اختلاف را کنار بگذراند اختلاف بین ما از آمدن کارتر به ایران بدتر و زیان آورتر است…. درسها را تعطیل کردیم ولى نباید که به همین جا اکتفا کنیم ما باید با آقایان دیگر صحبت کنیم تا آنها هم با ما اقدام کنند….»[۶]
«… آیت اللّه نجفى سخنرانى کرده و گفت من ایشان را (خمینى را) خوب مىشناسم ما هشتاد سال است با هم رفیق هستیم ایشان با این حرفها کوچک نمىشود من اقداماتى کردهام…»[۷]
« بطور دسته جمعى به منزل شیخ هاشم آملى رفتند. آملى خیلى مختصر در چند کلمه گفت ما این اهانت را محکوم مىکنیم و ساکت نمىنشینیم.. ما کارهاى شما را تحسین مىکنیم. همه شما را دوست داریم…»[۸]
« طلاب به منزل علامه طباطبایى رفتند و علامه طى چند کلمه برنامه دولت را در این مورد محکوم کرد.»
سخنرانى مهیج آیت اللّه وحید خراسانى باعث شور و شوقى مضاعف در بین مردم شد: «… وحید خراسانى شروع به صحبت کرده و در ضمن صحبت، خمینى را تشبیه به نور کرد که اگر کسى پا روى نور بگذارد نور خاموش نمىشود و سپس شعرى خواند که مفهومش این بود : که آب دریا به دهن سگ نجس نمىشود و در حالى که روى سخنش با نویسنده مقاله بود، گفت اى احمق تو به شخصى توهین کردى که معرفه است در حالى که تمامى بندگان نکره هستند ولى وقتى به خدا نزدیک شدند معرفه شوند…»[۹]
آیتاللّه گلپایگانى با حضور در بیمارستان آیتاللّه گلپایگانى به عیادت مجروحین تظاهرات که از میان اقشار مختلف جامعه از قبیل طلاب، دانشجویان، کارگران، محصلین و کارمندان[۱۰] بودند پرداخت و ضمن
اظهار همدردى انزجار خود را از این اعمال وحشیانه اعلام نمودند.[۱۱]
موج تظاهرات و اقدامات وحشیانه رژیم به گونهاى بود که خیلى زود شهرهاى مجاور ضمن اظهار همدردى به حرکتى خودجوش و مشابه آنچه در قم گذشت پرداختند.[۱۲]
رژیم با تهدید و ارعاب سعى نمود مردم را مجبور به عقبنشینى کند و از روند آن جلوگیرى کند:«… کلیه کسبه شهر موظفند که مغازههاى خود را از ساعت ۹ صبح روز ۲۲/۱۰/۳۹ باز و به کسب مشغول باشند در غیر این صورت پروانه کسب آنان براى همیشه لغو و نسبت به انسداد جلو مغازه نیز از طریق احداث دیوار اقدام خواهد شد.»[۱۳]
بار دیگر کوشید علاوه بر برخورد بسیار سفاکانه با مردم، با تبعید دسته جمعى علما و فعالین بتواند مردم را مجبور به سکوت کند.
«ساعت ۸ صبح جارى کمیسیون حوزه امنیت اجتماعى شهرستان قم در دفتر کار فرماندار تشکیل و در مورد ۱۰ نفر محرکین وقایع اخیر به شرح ذیل اتخاذ تصمیم و دستور اجراى موقت حکم از استاندار استان مرکزى اخذ شد…»[۱۴]
و متقابلاً آیات عظام نیز با انتشار اعلامیهها را ایراد سخنرانى به محکوم کردن اعمال رژیم پرداختند. در مورخه ۲۲/۱۰/۵۶ اعلامیهاى با امضاى ۳۷ تن از طرف اساتید و علماى حوزه علمیه قم انتشار یافت
و آیت اللّه شریعتمدارى در طى اعلامیهاى اعلام داشت:«حادثه اسفناک و دلخراش حوزه علمیه قم را به عموم مسلمانان تسلیت مىگوییم. اخیرا در روزنامههاى ایران قلمهایى بکار افتاده و مقالاتى نوشته شده است که متضمن توهین به مقام شامخ روحانیت و انکار بعضى احکام مسلمه اسلام است…»[۱۵]
این روند، رفته رفته به تعطیلى نمازهاى جماعت قم و کاشان انجامیدند: «… از روز بیستم ماه جارى تاکنون در هیچ یک از مساجد شهر نماز جماعت اقامه نشده و روحانیون از شرکت در مساجد خوددارى کردهاند.[۱۶]
و با برپایى مجلس ختم، یاد و خاطره شهیدان را زنده نگه داشتند و از آن به عنوان سندى براى رسواسازى رژیم بهره جستند.
« روحانیون و بازاریان متعصب مذهبى در نظر دارند، روز پنجشنبه ۲۹/۱۰/۳۶ را روز ختم کشته شدگان حادثه قم اعلام دارند [و ] احتمال اینکه در روز مذکور مجلس ختم برگزار و احیانا بازار شهر تعطیل گردد [وجود دارد]…»[۱۷]
«… ضمنا تعدادى از وعاظ طرفدار خمینى در نظر دارند امشب در مجالس روضه خوانى تهران منبر رفته و مجالس را به صورت فاتحه خوانى اداره نمایند…»[۱۸]
و وعاظ از این فرصت استفاده کرده و در تمامى مجالس و محافل به افشاگرى علیه دولت پرداختند: «… در روزنامهها به روحانیت اهانت شده و از آنها به عنوان مرتجع نام برده شده در صورتى که روحانیت از مسایل ارتجاعى مبراست…. آنها ما را خائن مىدانند ولى ما خائن نیستیم. آنهایى که سرمایههاى مملکت را به خارج مىبرند خائن هستند….»[۱۹]
و با گسترده شدن دامنه اعتراضات، روحانیون از شهرستانها جهت کسب تکلیف به قم آمده و هر روز دامنه قیام گسترده تر مىگردید.
«… شیخ محمد صدوقى یزدى از یزد و سید روحاللّه خاتمى از اردکان یزد و شیخ ابراهیم اعرافى از میبد یزد به قم آمده بودند و با آیات و مراجع قم تماس گرفته و گفتند اگر اجازه مىدهید در یزد و توابع آن به عنوان اعتراض مغازههارا تعطیل کنند و…»[۲۰]
«… در دهه آخر صفر و در مدارس علمیه قم کاملاً تعطیل و طلاب و وعاظ شهرستانها به روستاها اعزام شدهاند و به ظاهر محافل مذهبى و….. خاصى در تدارک و تهیه مقدمات تظاهرات و فعالیتهاى بخصوص نیستند ولى باطن محیط آمادگى هرگونه آشوب و بلوا را دارد…»[۲۱]
« ساعت ۱۴ روز جارى تعدادى اعلامیه پلى کپى شده تحت عنوان پیام ۱۹ دى وسیله افراد ناشناسى در خیابانهاى اطراف حرم توزیع که سریعا وسیله مأمورین جمع آورى گردید…»[۲۲]
«اخیرا تعدادى طلاب علما دینى به مرودشت وارد و در گروههاى ۲ الى ۳ نفرى تقسیم و به روستاهاى استان فارس اعزام و یکى از آنها اظهار نموده در آینده نزدیک یک قیام عمومى برپا خواهد شد و ما نیز به همین منظور به روستاها آمدهایم و اوامر ملوکانه شرف صدور یافت «همه سازمانها در همه نقاط مواظب باشند .»[۲۳]
زمان به سرعت و با التهاب بسیار، در ایران سپرى مىگردید و یاد روز چهلم شهداى قم نزدیک مىشد و رژیم به خوبى دریافته بود که آینده آبستن حوادث بیشمارى است؛ لذا تدابیر امنیتى شدیدترى را تدارک
دیده بود : «… نظر به اینکه روز شنبه ۲۹/۱۱/۳۶ مصادف با روز چهلم حادثه اخیر قم (۱۹/۱۰/۳۶) مىباشد و احتمال دارد عوامل ناراحت و افراد متعصب مذهبى با برگزارى مجالس ختم مبادرت به انجام تظاهرات و یا خرابکارى نمایند لذاخواهشمند است دستور فرمایید ضمن توجیه مأمورین مربوطه در زمینه مراقبت و پیشبینىهاى لازم در مورد تردد افراد مشکوک در منطقه از تشکیل مجالس مذهبى در منازل و مساجد و تکایا به منظور فوق و برگزارى ختم براى مقتولین حادثه مذکور شدیدا جلوگیرى نموده…»[۲۴]
«… نوارهاى آیات قم و خمینى در سطح گستردهاى تکثیر و به فروش مىرسد مقرر فرمایند…»[۲۵]
«… به قرار اطلاع قرار است روز ۲۹/۱۱/۳۶ به مناسبت روز درگذشت کشته شدگان واقعه اخیر قم، از طرف متعصبین مذهبى و عوامل مخرب در نقاط مختلف کشور تظاهراتى انجام شود…»[۲۶]
در بولتن ویژهاى که گزارش وقایع، در نقاط مختلف کشور به مناسبت چهلمین روز شهداى قم تهیه شده، آمده است که: از طرف آیات عظام گلپایگانى و محمد وحید میاندو آبى، سیدکاظم شریعتمدارى اعلامیهاى منتشر و در سراسر کشور پخش شد. شهر قم به حالت تعطیل درآمد و وضعیت ۱۶ استان حالت غیرعادى داشت. در تبریز وضع به گونهاى دیگر بود و تظاهرات مردمى به درگیرى انجامید و تعدادى از مردم به شهادت رسیدند که خود سرمنشأ تحرکات و جنبشى جدید گردید: «… آیات حوزه علمیه قم اعلام کردهاند حوزه روز ۳/۱۲/۳۶ به مناسبت حوادث اخیر تبریز تعطیل خواهد بود ومجلس ترحیم براى مقتولین برگزار خواهد شد…»[۲۷]
«… سه هزار نفر طلاب علوم دینى و دانشجویان شهرستانهاى مختلف مجلس ختمى به مناسبت هفته کشته شدگان واقعه تبریز در مسجد اعظم قم برگزار و با تلاوت قرآن و شعارهاى …»[۲۸]
درتمامى این جلسات ضمن افشاگرى درمورد رژیم پهلوى الگوهاى اسلامى و حکومت مورد نظر اسلام تبیین مىگردید و از امام به عنوان رهبر حرکت اسلامى یاد مىگردید و بازگشت ایشان را درخواست مىنمودند:«… خواستههاى ملت ایران این است ۱ـ آزادى کلیه زندانیان سیاسى مسلمان که در رأس آنها آیت اللّه منتظرى و طالقانى قرار دارند ۲ـ برگشتن دانشمندان و گویندگان عظیم الشأن حوزه علمیه قم که تبعید شدهاند… ۳ـ بازگشت حضرت آیتاللّه العظمى امام خمینى ۴ـ کلیه قوانین اسلام و کلیه قوانین قرآن باید در این مملکت از حجاب گرفته تا سایر چیزهایش مو به مو اجرا شود…»[۲۹]
رژیم با نزدیکتر شدن ایام نوروز احتمال تظاهرات دامنه دارى را مىداد : «… اینکه روز نهم فروردین مصادف با چهلمین روز کشته شدگان تبریز است و در این ایام تردد مردم به قم زیاد مىباشد و حوزههاى علمیه در ایام عید تعطیلى ندارند لذا پیشبینى مىشود که در این ایام (تعطیلات نوروز) تظاهرات گستردهاى بوجود آید که چگونگى جهت پیشگیرى به شهربانى قم اعلام شده است…»[۳۰]
«… روز ۷/۱/۳۷ اعلامیهاى به امضاء «حوزه علمیه قم» به مناسبت چهلمین روز کشته شدگان اخلالگران تبریز در شهر قم انتشار یافته است متن اعلامیه صحنه ۴۷۳.[۳۱]
درشهر یزد متعاقب سخنرانى آیتاللّه شهید شیخ محمد صدوقى مردم به تظاهرات پرداخته که تعدادى شهید و مجروح گردیدند و در شهرهاى قزوین، اهواز، جهرم و اصفهان نیز حوادث مشابهى به وقوع
پیوست.
«در … چند روز قبل اعلامیهاى از طرف جامعه روحانیت قم منتشر شد و روز ۱۹ اردیبهشت را روز عزاى ملى براى شهرهاى قزوین، یزد … اعلام کرده بودند…»[۳۲]
«… روز ۱۳/۲/۲۵۳۷ در مدرسه علمیه خان اعلامیهاى نصب که در آن قید شده بود «به مناسبت چهلم اول یزد و چهلم دوم تبریز و چهلم سوم قم روز چهارشنبه ۲۰/۲/۲۵۳۷ در میبد یزد مجلس ختم مىگیرند…»[۳۳]
«… از طرف خمینى به مناسبت چهلمین روز حوادث یزد اعلامیهاى صادر که حاوى مطالب مضره و تحریک آمیز مىباشد با توجه به صدور اعلامیه در همین زمینه از طرف سیدصادق روحانى بروز تظاهرات گسترده در روز۱۹/۲/۲۵۳۷ متصور است با هماهنگى سایر مراجع انتظامى پیشبینى و مراقبتهاى لازم معمول و هرگونه اتفاق را به موقع گزارش نمایند»[۳۴]
و اعلامیه امام خمینى به گونهاى دیگر بود و رژیم آن را چیز دیگرى مىدانست. «… از زمانى که اعلامیه اخیر خمینى به ایران آمده و در دسترس مردم قرار گرفته انقلاب و تظاهرات در قم اوج گرفته زیرا خمینى در اعلامیه اخیرش تاکید کرده که آرام نباشید و تظاهرات کنید لذا طرفداران و مقلدین خمینى این جمله را تعبیر به فتوا کرده و مىگویند تقریبا خمینى در این زمینه حکم داده و ما که مقلد ایشان هستیم موظف به انجام تظاهرات مىباشیم. این اعلامیه مراجع قم را دچار دردسر تازهاى کرده چون ایشان با تظاهرات مخالفند و هرگاه مجلس فاتحه مىگرفتند به منبرى سفارش مىکردند که در خاتمه منبر از مردم بخواهد آرامش را حفظ کنند و از انجام تظاهرات خوددارى نمایند و مردم هم کمى رعایت مىکردند و کمتر تظاهرات براه مىانداختند ولى اکنون با رسیدن این اعلامیه منبرى جرأت نمىکند مردم را دعوت به آرامش کند زیرا مورد اعتراض واقع مىشود که دستورخمینى را نقض کرده است…»[۳۵]
و در عرض مدت کمتر از ۱۳ ماه رژیم خودکامهاى که مىگفت عمر «رژیمهاى شما دوام نخواهد آورد و مال من پایدار خواهم ماند» به سر آمد و (فاتح دنیا) مغلوب گشت.
منبع: مقدمه کتاب ۱۹ دی به روایت اسناد ساواک کاری از مرکز بررسی اسناد تاریخی
[۱]ـ سند ۶۴ کتاب ۱۹ دی به روایت اسناد ساواک
[۲]ـ سند ۶۷ همان
[۳]ـ سند ۷۱ همان
[۴]ـ سند ۷۳ همان
[۵]ـ سند ۷۵ کتاب ۱۹ دی به روایت اسناد ساواک
[۶]ـ سند ۸۷ همان
[۷]ـ سند ۸۷ همان
[۸]ـ سند ۹۰ همان
[۹]ـ سند ۹۰ همان
[۱۰]ـ سند ۹۰ همان
[۱۱]ـ سند ۹۴ همان کتاب ۱۹ دی به روایت اسناد ساواک
[۱۲]ـ سند ۹۶ همان
[۱۳]ـ سند ۱۱۱ همان
[۱۴]ـ سندهای ۱۱۵ـ ۱۱۷ همان
[۱۵]ـ سند ۱۲۸ همان
[۱۶]ـ سند ۱۳۲
[۱۷]ـ سند ۱۵۵
[۱۸]ـ سند ۱۵۷
[۱۹]ـ ۱۷۵
[۲۰]ـ سند ۱۷۹
[۲۱]ـ سند ۲۰۸.
[۲۲]ـ سند ۲۵۵.
[۲۳]ـ سند ۲۲۹
[۲۴]ـ سند ۲۴۷
[۲۵]ـ سند ۲۵۵
[۲۶]ـ سند ۲۶۱
[۲۷]. سند ۳۳۴
[۲۸]. سند ۳۵۲
[۲۹]ـ سند ۳۶۱ ـ ۳۶۲
[۳۰]ـ سند ۳۸۵ ـ ۳۸۶
[۳۱]ـ سند ۴۷۳
[۳۲]ـ سند ۵۲۹
[۳۳]ـ سند ۵۳۳
[۳۴]ـ سند ۵۳۴
[۳۵]ـ سند ۵۳۷
مرکز بررسی اسناد تاریخی
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع