عابس بن شبیب؛ دلاور کربلا
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۳ مهر ۹۶ 0۰10
[ad_1]
خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخ: عابس بن شبیب از شهدای کربلاست. عابس، از رجال برجسته شیعه و مردی دلیر، سخنور، کوشا و تلاشگر، شب زنده دار، از طایفه بنی شاکر بود.
این طایفه از شیعیان مخلص و فداکار در راه ولایت امیر المؤمنین بودند و از شجاعان عرب به شمار میآمدند. به آنان «فتیان العرب» میگفتند. از کسانی بود که وقتی مسلم بن عقیل، نامه امام حسین «ع» را برای اهل کوفه خواند، به پا خاست و اعلام هواداری و حمایت کرد و پس از بیعت کوفیان با مسلم بن عقیل، بعنوان پیک، نامهای از سوی آنان به امام حسین «ع» در مکه رساند.[۱] دلاوریهای او در کربلا مشهور است.
وی همراه هم پیمان خود «شوذب»، در حماسه عاشورا به نبرد پرداخت و شهید شد.[۲] رشادتهای او چنان بود که سپاه کوفه از نبرد تن به تن با وی ناتوان بودند. به دستور عمر سعد، از اطراف او را سنگباران کردند. او هم زره از تن بیرون آورد و کلاه خود از سر برداشت و با تیغ بر دشمن حمله کرد و یک تنه آنقدر جنگید تادر قلب میدان و محاصره دشمن به شهادت رسید.[۳] سر او را از پیکرش جدا کردند.
عبدالرحمن بن عروه غفاری
از یاران سید الشهدا و شهید نماز، که روز عاشورا به فیض شهادت رسید.وی از چهرههای سرشناس شیعه در کوفه و مردی آگاه و شجاع و اسلحه شناس بود.
مسلم بن عقیل در ایام بیعت گرفتن از مردم برای نهضت حسینی، او را مسؤول دریافت اموال و خرید اسلحه قرار داده بود.نامش عمر بن عبدالله بود.[۱] پیش از شروع درگیریهای کربلاخود را از کوفه به کربلا رساند و به امام پیوست.
روز عاشورا، که یاران حسین بن علی «ع» بتدریج شهید میشدند و از تعدادشان کاسته میشد و این کاهش محسوس بود، ابو ثمامه هنگام ظهر خدمت امام آمد و گفت: جانم فدای تو! چنین میبینم که دشمنان به تو نزدیک شده اند. به خدا قسم تو کشته نخواهی شد مگر آنکه من پیش از تو کشته شوم. دوست دارم خدای خویش را در حالی دیدار کنم که این نماز را که وقتش نزدیک شده بخوانم. امام، نگاهی به بالا افکند، فرمود: نماز را به یادآوردی، خدا تو را از نماز گزاران ذاکر قرار دهد. آری، اینک اول وقت نماز است. مهلتی از سپاه دشمن خواستند. آنگاه ابو ثمامه و جمعی دیگر، با امام حسین «ع» نماز جماعت خواندند.[۲] وی جزء آخرین سه نفری بود که از یاران امام تا عصر عاشورا زنده مانده بودند.برخی گفته اند که در اثر جراحتهای بسیار بر زمین افتاد، خویشانش او را به دوش کشیده و از میدان به در بردند و مدتها بعد از دنیا رفت.[۳] .
پی نوشتها :
در خبرگزای موجود است
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع