دلنوشته میثم مطیعی درباره همخوانی مداحان عراقی برای شهدای مقاومت
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۳ اسفند ۹۸ 4۰113
به نقل از خبرگزاری تسنیم، میثم مطیعی در سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) و اربعین شهدای مقاومت به کشور عراق سفر کرده بود. در آن مراسم، جمعی از مداحان سرشناس عراقی در حسینیه مرحوم داودالعاشور شهر بصره، شعری را درباره شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید مهدی ابو مهندس همخوانی میکنند که مورد استقبال بسیاری در فضای مجازی قرار گرفته است.
مطیعی درباره حرکت این مداحان برای شهدای مقاومت، دلنوشتهای را منتشر کرده است که در ادامه میخوانید:
اسمش را هر چه میخواهید بگذارید؛ اما غلو نیست. احساس زودگذر هم نیست. من و آدمهایی مثل من دیگر با تمام وجود یقین کردیم که زندگی به دو بخش تقسیم میشود؛ قبل از شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و بعد از آن. از این چهل و چندروز حرف و خاطره زیاد دارم که مفصلش باشد برای بعد. اما یکی از درخشانترین این خاطرهها، روز جمعه بود در بصره. این جمعه روز خاص و ماندگاری شد برای من. چهل روز از شهادت دو سردار ایرانی و عراقی میگذشت. از روز شهادت بنا به وظیفه تقریباً هرروز برای شهدای مقاومت درگیر مراسم و جلسه کاری و سفرهای پشت سر هم بودم که اگر خدا هیچکدام را قبول نکند میشود مصداق واقعی اتلاف عمر.
از همان روز اول دلم میخواست فقط یک ساعت وقت خالی پیدا کنم، بیدغدغه، تنها بنشینم و یک دل سیر گریه کنم برای این داغ بزرگ. دلم میخواست یکبار جای مرثیهخوان و مستمع عوض شود، اما نمیشد. هرروز عملیات فرهنگی بود. وقت نبود. تا اینکه این فرصت مغتنم را برادران عزیز عراقیام، مداحان با صفای اهلبیت (علیهم السلام) برایم فراهم کردند.
جمعه شب برنامه میلاد بانوی دو عالم و مراسم اربعین شهدای مقاومت در حسینیه مرحوم داودالعاشور شهر بصره عراق بود. عدهای از مداحان نامدار و نخبه عراقی به برکت این خونهای مطهر دور هم جمع شده بودند. نه گروه تواشیح بودند و نه گروه سرود. هر کدام برای خودشان مجلسدار و اسم و رسمدار؛ اما به عشق شهدا فردیتها و منیتها را کنار گذاشته بودند آمده بودند تا شعری را برای شهدا با یکدیگر تمرین کنند و بخوانند. تمرین از نماز ظهر در منزل ساده حاج سلمان العاشور شروع شد. لطف کردند از بنده هم دعوت کردند به تمرین بپیوندم، اما چون باید برای مراسم آماده میشدم به طبقۀ بالا رفتم.
وقتی شروع به تمرین کردند احساس کردم در و دیوار خانه دارد میلرزد. سریع به طبقه پایین رفتم و ترجیح دادم به جای آماده کردن اشعار عربی برنامه خودم، بنشینم و به این همنوایی عجیب گوش کنم. بغض چهلروزهام باز شد. آنها تمرین میکردند و من کیف میکردم. بار آخر تمرینشان گوشیام را درآوردم و فیلم را با چشمهای خیس گرفتم تا یک سوغاتی خوب برای هموطنان خودم بیاورم…
فیلم را حتما ببینید. جدا از اهمیت کمنظیری که این اجرای زیبا برای عاشقان راه شهادت و مقاومت دارد، برای آنهایی که عاشق هنر و موسیقی و زیبایند هم این همنوایی مداحان دلسوخته و بامعنویت عراقی ارزشمند خواهد بود. من فکرمیکنم این ارکستر آوازی باشکوه اما بیادعا در موسیقی عرب یک اتفاق بود و در حافظه نسلی ملتهای منطقه ماندگار خواهد شد.
از برادران عزیز عراقیام، برادران ملا قحطانالبدیری و ملا عمارالکنانی و همه مداحان کاربلدی که در این اثر فاخر و دلنشین مشارکت داشتند ممنونم و بهعنوان یک مستمع به خاطر فراهم کردن این فرصت توسل و توجه خالصانه از ایشان تشکر میکنم. از مُلَحِّن (نغمهپرداز) هنرمند این اثر برادر ابوحجاز المالکی، از شاعر این اثر علی کاطعالبهادلی و از زحمات شاعر ادیب و فرزانه مازنالشطری برای شکل گرفتن این اثر هدفمند و از همه مجاهدان و رزمندگان لواء عاشورا که اعضای این حسینه دل در گروه آن دارند سپاسگزارم.