اعلام موجودیت جمهوری گیلان با شعار «فریاد مردم مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل»
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۱۸ تیر ۹۶ 1۰18
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، یکی از جنبشهای ضد حکومت مرکزی ایران در جریان جنگ جهانی اول، «جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان» بود که خواهان سرنگونی رژیم استبدادی و مبارزه با استعمار انگلیس و استقرار «حکومت جمهوری» در ایران بود. برنامه حکومت میرزا کوچک، در اندیشههای «ناسیونالیستی و وحدت اسلامی» خلاصه میشد.
انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به دست سوسیالیستهای افراطی (بلشویکها)به رهبری لنین، به پیروزی رسید. و با تأکید بر «اصول عدالت و برابری ملتها» سیاست خارجی نوینی در قبال ایران در پیش گرفت و محرک نیرومندی برای «رشد جنبش ایران» شد. بدینترتیب، اولین سیاست تهاجمی انقلاب اکتبر در قالب «کمینترن» (اتحادیه احزاب کمونیست جهان) منجر به بروز اندیشههای انقلابی و روحیه آزادیخواهان در ایالت شمالی ایران شد.
در این زمان، رهبران دولت انقلابی، ملت ایران را مورد خطاب قرار دادند و تمایلشان را به «لغو همه قراردادهای استعماری منعقده در زمان تزارها» و همچنین، تضمین استقلال و تمامیت ارضی و پایان دادن به عملیات نظامی در ایران، اعلام کردند. دولت بلشویکی، با اجرای این سیاست، سعی داشت زمینههای نفوذش را در ایران فراهم آورد و بدینترتیب با استعمار انگلستان -که با انقلاب، به مبارزه برخاسته بود- مقابله کند.
به دنبال قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلستان -که در جهت جلوگیری از توسعه نفوذ افکار بلشویکی صورت گرفت- دولت انقلابی روسیه، برای اینکه مانع از «تبدیل شدن ایران به پایگاهی ضدبلشویکی» شود، خط مشی سیاسیاش را تغییر داد و در چارچوب ایدئولوژی کمونیستی و همچنین، «اجرای اهداف بینالملل سوم»، به حمایت از جنبشهای ملی و نهضتهای ایدئولوژیک در ایران پرداخت و دولت ایران را رسماً هدف شدیدترین حملات تبلیغاتی قرار داد.
* نزدیکشدن بلشویکها به میرزاکوچکخان
سیاست بلشویکها، بر این اساس بود که ابتدا «راه ائتلاف با رهبر جنبش جنگل» در پیش گرفتند تا با استفاده از قدرت و نفوذ وی، زمینههای نفوذ خود را در افکار عمومی فراهم آورند. لذا در روز ۲۴ رمضان سال ۱۳۳۸ هجری، اعلامیهای از سوی میرزا و بلشویکها، تحت عنوان «فریاد مردم مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل» منتشر شد که طی آن، «حکومت جمهوری گیلان» به ریاست میرزا کوچک خان، اعلام گردید.
همزمان با تشکیل جمهوری سوسیالیستی گیلان، «حزب کمونیست ایران» بهعنوان یکی از شعبههای محلی کمینترن، از گروه احسانالله خان و اعضای «فرقه عدالت» تشکیل شد. طی آن، تبلیغات کمونیستی در گیلان شدت یافت و با طرح شعارهای خاص حزبی خود، به میرزا کوچک سخت حمله کردند. میرزا برای جلوگیری از برخورد نظامی و به امید یافتن راهحل سیاسی برای خود را به سوی جنگل عقب کشاند و طرح توطئه کودتای حزب کمونیست را عقیم گذاشت.
رژیم جدید کمونیستی، مرکب از بلشویکها، به ریاست احساناللهخان تشکیل شد. اقدامات افراطی رژیم جدید کمونیستی، ناخرسندیهایی در میان طبقات مختلف مردم پدید آورد. با تشکیل «کنگره ملتهای شرق در باکو»، کنگره، برای حل اختلافات گیلان، حیدر خان عمو اوغلی را با یک کشتی حامل عدهای نفرات و مقداری اسلحه، از توپ و تفنگ، بمب و غیره روانه کرد. اما حیدر خان، طی توطئه مشکوکی، در «واقعه ملاسرا» به قتل رسید.
* تغییر سیاست شوروی نسبت به جنگلیها
پنج روز پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹، با امضا شدن قرارداد «۲۶ فوریه ۱۹۲۱»، روابط ایران و شوروی، وارد مرحله جدیدی شد، و چندی بعد، «فئودور روتشین»، نخستین وزیر مختار جدید شوروی در ایران، به تهران رسید. وی، در مراسم جشن تاجگذاری احمد شاه در روز ۱۶ اردیبهشتماه ۱۳۰۰، طی نطقی، بر اساس عهدنامه ۱۹۲۱، «تسریع تصفیه مسئله گیلان» را مورد تاکید قرارداد، و طی نامهای، برای میرزا کوچک نوشت: «دولت شوروی، هرگونه اقدام انقلابی را در این شرایط بیفایده و زیانبار میداند.» از اینرو، سیاست خود را نسبت به ایران، تغییر داده است!
میرزا کوچک خان رهبر جنبش جنگل، بطور کلی هوادار چیزی بود که آن را میتوان «نظام دموکراتیک اسلامی» نامید، یعنی یک نظام وصول مالیات به صورت زکات از مالک برای کمک به مردم فقیر و دیگر اقدامات مشابه، برنامه حکومت وی در «اندیشههای ناسیونالیستی و وحدت اسلامی خلاصه میشد» که سعی داشت به دفاع از حقوق و اموال فردی، لغو همه قراردادهای غیرعادلانه، برابری همه ملیتها و دفاع از اسلام بپردازد.
* ملاقات میرزا با بلشویکها در عرشه کشتی
«بامداد روز سهشنبه ۱۸ ماه مه ۱۹۲۰ میلادی / ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ شمسی» بعد از شلیک چند توپ از دریای خزر به سواحل غازیان، ارتش سرخ، در انزلی پیاده شد. جهت و دلیل رسمی این حرکت کشتیهای جنگی شوروی، این بود که چون کشتیهای ضدانقلابی ژنرالی دنیکین و عده زیادی از افسران و تابعین ایشان در انزلی بودند و امنیت دریای خزر را تهدید میکردند، بدین جهت رئیس فلوت سرخ شوروی در ولگا و بحر خزر، برای حفظ امنیت دریای خزر، مجبور شد انزلی را تصرف نماید تا بتواند فلوت ضدانقلابی و اتباع وی را، روانه روسیه نماید
انگلیسیها، بدون آنکه جواب توپهای روسی را بدهند و در سنگرهای خود مقاومت کنند، غازیان را تخلیه و به طرف رشت عقبنشینی کردند و ضمنا از طرف ژنرال شامپانی انگلیسی و نماینده ایران، علت این اقدام از آنان استفسار شد. «مردم انزلی و غازیان، با بشاشت کامل، بلشویکها را پذیرفته و از تمام طبقات از زن و مرد، در نقطهای که آنان پیاده شده بودند، مجتمع و نطقهای آتشین و هلهله و کفزدنهای ممتد و خوشحالی بسیار از طرفین به عمل میآمد.»
در این میان، سران جنگل، تشکیل جلسه داده و به شور و مذاکره پرداختند. نتیجه مشاوره، این شد که اسماعیل جنگلی (خواهرزاده میرزا) با فرماندهان ارتش سرخ تماس بگیرد. لذا اسماعیل خان، در ساختمان شیلات انزلی، با «راسکولینکوف» دیدار کرد. اما فرمانده ناوگان سرخ، پیش از آغاز هرنوع مذاکره رسمی با نمایندگان جنگل، اظهار اشتیاق کرد که خود میرزا را ببیند. ملاقات میرزا کوچک خان و فرمانده ناوگان سرخ، در عرصه کشتی کورسک صورت گرفت. میرزا هم، نسبت به این ارتباط بیمیل نبود و هیچگونه صحبتی از بیمیلی میرزا در منابع نیامده است. پروفسور سپهر ذبیح، نوشته است: «بعد از ورود بلشویکها، میرزا و یارانش، به دیدن آنها رفتند.»
حاضرین در این جلسه، عبارت بودند از: «راسکولینکف فرمانده جهازات جنگی بحر خزر، سر گوار ژنیکدزه کمیسر عالی قفقاز و اعضای کمیته عدالت باکو، میرزا کوچک، حسن آلیانی(معین الرعایا)، گائوگ آلمانی(هوشنگ)، سعدالله درویش، میر صالح مظفرزاده، اسماعیل جنگلی.»
* پیشنهاد میرزا به بلشویکها برای خروج از گیلان
در این جلسه، به میرزا پیشنهاد شد به اتفاق عدالیتها، حکومت انقلابی را در ایران تشکیل دهد. میرزا، اظهار نمود: «چون اعضای کمیته عدالت، سالهاست از ایران دور بوده و از اخلاق و روحیات و اهالی آشنایی ندارند، لذا بهتر است حکومت از افرادی تشکیل گردد که از روحیات مردم باخبر باشند. به علاوه، در اثر تبلیغات مرتجعین، به همه ملت ایران اینطور فهمانیدهاند که فرقه بلشویک، علیه پول و دیانت و ناموس است. اگر در ابتدای کار، کوچکترین غفلتی به عمل آید، ممکن است ملت ایران، بکلی از انقلاب دست کشیده و با آن، به مخالفت برخیزد.»
در ملاقاتی که بین میرزا و بلشویکها صورت گرفت، وی تلاش کرد آنها را به خروج از گیلان متقاعد کند اما در این کار، توقیفی نیافت. سرانجام طی چندین دور مذاکره، قراردادی بین طرفین منعقد شد و بالاخره با عدم رضایت و اعتراض فرقه عدالت باکو و حزب کمونیست ایران -که از مرکب از همان افراد آذربایجانی و در تحت ریاست ابکف بودند- مقررات ذیل تصویب شد تا به موقع اجرا گذاشته شود.
۱. عدم اجرای اصول کمونیزم، از حیث مصادره اموال و الغای مالکیت و ممنوع بودن تبلیغات.
۲. تأسیس حکومت جمهوری انقلابی موقت.
۳. پس از ورود به تهران و تاسیس مجلس مبعوثان، هر نوع حکومتی را که نمایندگان ملت بپذیرند.
۴. سپردن مقدرات انقلاب، به دست این حکومت و عدم مداخله شورویها در ایران.
۵. هیچ قشونی بدون اجازه و تصویب حکومت انقلابی ایران، زائد بر قوای موجود (دو هزار نفر)، از شوروی به ایران وارد نشود.
۶. مخارج این قشون، به عهده ایران است.
۷. هر مقدار مهمات و اسلحه که از شوروی خواسته شود، در مقابل پرداخت قیمت، تسلیم نماید.
۸. کالای بازرگانان ایران که در بادکوبه ضبط شده، تحویل این حکومت شود.
۹. واگذاری کلیه مؤسسات تجاری روسیه در ایران، به حکومت جمهوری.
یقیکیان، بهعنوان شاهد عینی، نوشته است: [از میرزا] در موقع خداحافظی پرسیدم: چطور شد که به این زودی در اولین ملاقات با سران قوای روس، توانستید قراردادی منعقد سازید؟ میرزا، پاسخ داد: آنها، روی خوش به ما نشان دادند.
* اعلام موجودیت «جمهوری گیلان»
سیاست بلشویکها، بر این اساس بود که ابتدا «راه ائتلاف با رهبر جنبش جنگل» را برگزیدند تا با استفاده از قدرت و نفوذ وی، زمینههای نفوذ خود را در افکار عمومی فراهم آورند. در این حال، زمینه فکری مردم نیز براساس مظالم طولانی انگلیسیها و امضای قرارداد ۱۹۱۹، کاملا مساعد برنامه بلشویکها بود. بدین ترتیب، میرزا کوچک نیز، تحت تاثیر آنها قرار گرفت و برای مبارزه با ارتجاع داخلی و استعمار خارجی، در ۱۴ خرداد ۱۲۹۹ / ۴ ژوئن ۱۹۲۰، دست به تشکیل «جمهوری سوسیالیستی گیلان» زد و موجودیت خویش را اعلام کرد و طی تلگرافی برای لنین، وفاداری خویش را به دوستی مشترک ایران و شوروی بیان نمود و سیستم ایدهآل بینالملل سوم را ستود.
در روز ۲۴ رمضان سال ۱۳۳۸ ه. ق. اعلامیهای از طرف میرزا و بلشویکها، تحت عنوان «فریاد مردم مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل» منتشر ساخت که طی آن، حکومت جمهوری به ریاست میرزا و عضویت احسان الله خان و خالو قربان و میرزا محمد علی خان و دو نفر دیگر، اعلام گردید.
در این اعلامیه آمده بود:
۱. جمعیت انقلاب سرخ ایران، اصول سلطنت را ملغی کرده، جمهوریت شوروی را رسما اعلان میکند.
۲. حکومت موقت جمهوری، حفاظت جان و مال عموم اهالی را به عهده میگیرد.
۳. هرنوع قرارداد و معاهدهای که دولت ایران قدیم و جدید با هردولتی منعقد کرده، لغو و باطل میداند.
۴. حکومت جمهوری، همه اقوام بشر را بلاتفاوت با این آمال شریک دانسته و درباره آنها، به تساوی رفتار کرده و حفظ شعائر اسلامی را نیز، از فرائض میداند.
پس از نشر این بیانیه، مشروحه «تلگراف» از طرف کمیته انقلاب، به تهران و نظیر آن، از بادکوبه به تمام دنیا مخابره شد.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع