دو خاطره از دیدار لُرها و بختیاریها با امام خمینی(ره)
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
12 بهمن 95
0۰0
[ad_1]
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ امام خمینی به ایران آمدند. پس از ورود حضرت امام به کشور، ایشان چند روزی را در مدرسه علوی (واقع در خیابان ایران) با مردم دیدار میکردند.
در یکی از روزها، به علت خستگی مفرط حضرت امام، قرار بود ملاقات مردمی برقرار نباشد. اما مردم مشتاق آمده بودند و پشت در مدرسه برای دیدار مراد خود لحظهشماری میکردند.
در این میان، پیرمردی برای خودش معرکه گرفته بود؛ شعار میداد، شعر میخواند، دم میداد و بقیه سینه میزدند. او با اینکه شنید ملاقاتی در کار نیست، اما ناامید نشد. خطاب به جمعیت گفت: «مردم! همه با هم بگویید ما منتظر خمینی هستیم، هیچ جا نمیریم همینجا هستیم.»
مردم هم شروع به شعار دادن کردند و همینطور تکرار میکردند. یکی از اطرافیان ماجرا را به عرض امام رساندند. امام فرمودند در را باز کنید مردم بیایند.
مردم ریختند داخل حیاط. آن پیرمرد آمد و جلوی پنجره ایستاد، کاغذی درآورد و به زبان لری شروع به شعر خواندن کرد. اکثر اطرافیان چیزی از شعر او متوجه نشدند، اما جملهای گفت که برای همگان خاطره شد.
آن پیرمرد گفت: «ای امام زمان! مگر یه همچو نایبی به خو (خواب) ببینی.»
«محمدمراد عباسپور» اهل یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری و از پیرغلامان حسینی نیز خاطره جالبی از دیدار با حضرت امام دارد.
او میگوید: وقتی به محل اقامت امام رسیدیم گفتند چند نفر از بزرگانتان برای دیدار با امام داخل شوند. بنده به همراه پنج نفر دیگر داخل شدیم و رفتیم درست کنار امام خمینی(ره) نشستیم. به خدا که عاشقش بودم و آرزویم بود از نزدیک ببینمش! دست امام را بوسیدم، رفیقم هم بوسید. بختیاریها هم پشت پنجره بودند و برای امام چهها که نکردند!
پس از حضور در محضر امام، آقای منصور اراکی به نمایندگی از بختیاریها گفت: آقای خمینی! ما بختیاریها نه راه داریم و نه امکاناتی. امام خمینی گفتند: «این پسر و پدر (محمدرضاشاه و رضاخان) نه شما بختیاریها را که همه عشایر را از بین برد. حالا انشاءالله درست میشود…»؛ فرمایشش قشنگ به کرسی نشست.
انتهای پیام/ک
[ad_2]
لینک منبع