رمزگشایی از مسئله فدک
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
24 شهریور 95
7۰41
[ad_1]
به گزارش باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا» یکی از فصلهای مهم زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها جریان فدک است. فدک دهکدهای است در منطقه حجاز و فاصله آن تا مدینه نزدیک به ۱۶۰ کیلومتر است و مزارع و چشمههای آب در آن قرار دارد.[۱]با وجود آنکه پیامبر عشق و رحمت صلی الله علیه وآله وسلم مالک خزائن روی زمین بود و خداوند متعال قدرت تصرف در تمام جهان هستی به وی داده بود و حضرت زهرا سلام الله علیها جزئی یا تمام نور آن حضرت محسوب میشد. پیامبر عشق و رحمت صلی الله علیه وآله وسلم با بخشیدن فدک به آن حضرت، بر آن شد تا قلمهای مزدور و غاصبان ولایت را بعد از شهادت خود به اهل علم و جویندگان حقیقت معرفی کند.
جریان فدک
زمانی که رسول مهربانیها صلی الله علیه وآله وسلم خیبر را فتح کرد به اذن الهی بیآنکه وارد قلعهها شود، کلید آنجا را بدست آورد، همین امر باعث شد «گروهی از آنان که این آیه و معجزه را دیدند، اسلام اختیار کردند و جمعیتی اسلام نیاوردند، اما تسلیم شدند که در آنجا بمانند و خمس بپردازند.[۲] بعد از این جریان، فدک، ملک خالص رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شد، زیرا که در فتح آن از قدرت ارتش استفاده نشد.[۳] بعد از آن این آیه نازل شد: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً [اسراء/۲۶] و حقّ نزدیکان را بپرداز، و همچنین حق مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن» تا فدک مهر تایید قباله فدک توسط خداوند متعال زده شود.
اثبات ادعای فوق با کتب برادران اهل سنت
علمای اهل سنت هم در کتب خود مهر تأیید بر این ادعا زدهاند و بیان کردند طبق این آیه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فدک را به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشید که برای نمونه به مواردی از آن اشاره خواهیم کرد:
۱.حاکم حسکانی در کتاب «شواهد التنزیل» (ج۱، صص۴۳۸ و ۴۴۲)
۲.کاندهلوی در کتاب «حیاه الصحابه» (ج۲، ص۵۱۹)
۳.رازی در کتاب «الجرح و التعدیل» (ج۱، ص۲۵۷)
۴.سیوطی در تفسیر خود که از دو صحابی «ابو سعید خدری» و «عبدالله بن عباس» بخشش فدک را متذکر میشود. (ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، صص273_274)
۵.متقی هندی در کتاب «کنز العمال» (ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷)
فدک در گذر تاریخ
با شهادت پیامبر عشق و رحمت صلی الله علیه وآله وسلم طولی نکشید که فدک همانند خلافت توسط دشمنان اهلبیت غصب شد و پیگیریها و دادخواهیهای فراوان آن حضرت اثری نداشت زیرا بدون شک اگر فدک را به حضرت زهرا سلام الله علیها برمیگردانند، فردا مجبور میشدند خلافت را بازپس دهند. ابن ابی الحدید در این باره مینویسد: از استاد مدرسه غربی بغداد پرسیدم: آیا فاطمه سلام الله علیها راست نمیگفت، گفت: آری
پرسیدم: اگر چنین بود، چرا فدک را به او پس ندادند؟ لبخندی بر لب استاد نشست و گفت: اگر آن روز فدک را بدو میداد، فردا خلافت شوهر خود را ادعا میکرد و او هم نمیتوانست سخن وی را نپذیرد; چون قبول کرده بود که هر چه دختر رسول خدا (ص) میگوید، راست است[۶] حساسیت بحث فدک به گونهای بود که این ملک چندین مرتبه به بنی هاشم پس داده شد و سپس توسط خلفای بعدی تصرف شد و این نقل و انتقالهای زیاد بیانگر واقعیتی است، که هر خلیفهای طبق سیاست خود نسبت به آن موضع گیری میکرد و عکسالعملی خاص روی آن نشان میداد و نشاندهندهٔ آن بود که فدک پیش از آن که جنبهٔ اقتصادی داشته باشد، حائز جنبهٔ سیاسی است. مأمون برای رسیدگی به شکایت مردم نشسته بود، اولین شکایتی که به دست او رسید و به آن نگاه کرد مربوط به فدک بود همین که شکایت را مطالعه کرد اشک ریخت و به یکی از مأموران گفت: صدا بزن وکیل فاطمه کجا است؟ پیرمردی جلو آمد، و با مأموران سخن بسیار گفت، مأمون دستور داد حکمی را نوشتند و فدک را به عنوان نماینده اهلبیت به دست او سپردند. هنگامی که مأمون این حکم را امضاء کرد دعبل خزاعی حاضر بود برخاست و اشعاری سرود که نخستین بیت آن این است:
«اَصْبَحَ وَجْهُ الزَّمانِ قَدْ ضَحِکا بِرَدَّ مَأْموُنُ هاشِمُ فَدَکا چهرهی زمان خندان شد، زیرا که مأمون فدک را به بنی هاشم بازگرداند[۷]» فدک در دست بنی هاشم بود تا این که متوکّل به خاطر کینهٔ شدیدی که از اهلبیت در دل داشت، بار دیگر فدک را از فرزندان فاطمه غصب کرد و آن را به عبداللّه به عمر بازیار بخشید، فرزند متوکل به نام منتصر دستور داد که آن را مجدداً به فرزندان امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بازگردانند[۸] و این امر بارها تکرار شد.
رمزگشایی از فدک توسط رهبر معظم انقلاب
حضرت آیت الله خامنهای ولی امر مسلمین جهان در خطبههای نماز جمعه تهران میفرمایند: هارون یک خلیفهی سیاست مدار و بسیار با ذکاوتی بود. یکی از کارهایی که هارون کرد این بود که خودش بلند شد رفت مکه … یکی از حرف هایی که آنجا با موسی بن جعفر میزند، این است که میگوید شما بنی هاشم از فدک محروم شدید، فدک را از شماها گرفتند، حالا من میخواهم فدک را به شما برگردانم. بگو فدک کجاست، حدود فدک چیه تا من فدک را به شما برگردانم … حضرت میگوید بسیار خب، حالا که میخواهی فدک را به من بدهی، من حدود فدک را برای تو معین می کنم. بنا میکنند حدود فدک را معین کردن؛ آن حدودی که امام موسی بن جعفر برای فدک معین میکنند، تمام کشور اسلامی آن روز را در بر میگیرد؛ فدک یعنی این. یعنی این که تو خیال کنی که ما دعوامان در آن روز بر سر یک باغستان بود، چند تا درخت خرما بود، این ساده لوحانه است. مسئلهی ما آن روز هم مسئلهی چند تا نخلستان و باغستان فدک نبود، مسئلهی خلافت پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بود؛ مسئلهی حکومت اسلامی بود. منتها آن روز آن چیزی که فکر میشد ما را از این حق بکلی محروم خواهد کرد، گرفتن فدک بود. لذا ما در مقابل این مسئله پافشاری میکردیم. امروز آن چیزی که در مقابل ما تو غصب کردی، باغستان فدک نیست که ارزشی ندارد. آن چه که تو غصب کردی، جامعهی اسلامی است، کشور اسلامی است. حدود چهارگانهای را ذکر میکند موسی بن جعفر علیه الصّلاه و السّلام ، میگوید این فدک است. یا الله، حالا اگر می خواهی بدهی، این را بده. یعنی صریحاً مسئلهی داعیهی حاکمیت و خلافت را آنجا امام موسی بن جعفر علیه السلام مطرح می کند[۹]
منابع:
[۱] معجم البلدان، ج۴، ص۲۳۸.
[۲] مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۹۷، چاپ ایران.
[۳] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۴، ص۷۸، چاپ مصر.
[۴] الدر المنثور ج ۴، ص ۱۷۶.
[۵] مجمع البیان، ذیل آیه ۲۶ سوره اسراء.
[۶] شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۸۴.
[۷]همان، ص۲۱۷.
[۸] مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۲۷.
[۹]خطبههای نماز جمعه تهران، حضرت آیت الله خامنهای، مورخ ۲۳ فروردین۶۴.
منبع: معاونت تبلیغ حوزه های علمیه
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع