قیام سی تیر تا درگذشت مشکوک خطیب پرآوازه
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۳۰ تیر ۹۷ 1۰27
[ad_1]
*قیام مردم مسلمان ایران به رهبری آیت اللَّه «کاشانی» و به قدرت رسیدن مجدد مصدق (۱۳۳۱ش)
پس از افتتاح مجلس دوره هفدهم، دکتر مصدق در هفدهم تیر ماه ۱۳۳۱ بنابر سنت پارلمانی از سمت خود استعفا کرد. روز ۲۵ تیر ۱۳۳۱ برای مشورت و تبادل نظر در مورد وزیران جدید به دیدن شاه رفت. وی تفصیل این ملاقات را در خاطرات خود آورده است. مصدق تصمیم گرفته بود اختیار تعیین وزیر جنگ را از شاه بگیرد «تا دخالت دربار در آن کم شود و کارها در جهت صلاح کشور پیشرفت کند….» واکنش شاه در برابر این پیشنهاد چنین بود: «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم.» مصدق در پاسخ فوراً گفت که در این صورت استعفا خواهد داد. ۱
بنابراین مصدق استعفا داد و شاه هم بلافاصله احمد قوام را مأمور تشکیل کابینه نمود. در این میان آیت اللَّه کاشانی که حضور دکتر مصدق را در نخست وزیری مفید میدانست با اتخاذ تصمیمی قاطع، بازگشت مصدق به نخست وزیری را خواستار شد.
در روز ۳۰ تیر اقشار مختلف مردم و گروههای سیاسی در میادین و خیابانهای تهران به حمایت از دکتر مصدق به تظاهرات پرداختند. در این تظاهرات که به درگیری شدید میان نیروهای نظامی و مردم منجر شد عدهای مقتول و مجروح شدند.
در این روز عدهای از نمایندگان مجلس شورا با شاه ملاقات و خطر سقوط رژیم پهلوی را اعلام کردند، شاه قوام را از نخستوزیری معزول و فرمان نخستوزیری مصدق را مجدداً صادر نمود.
روز بعد پس از قیام سی تیر، دیوان لاهه اعلام کرد که در رسیدگی به اختلاف ایران و انگلیس در مورد مسئله نفت صلاحیت ندارد. دکتر مصدق به مناسبت تجلیل از شهدای روز سی تیر کلیه ادارات دولتی را تعطیل عمومی نمود و مجلس قیام سی تیر را «قیام ملی» و شهدای آن روز را «شهدای ملی» نامید. قیام سی تیر و رأی دیوان لاهه به منزله شکست انگلیس در ایران تلقی شد و تجربه این قیام نشانه همبستگی ملی و پیروزی مردم بر استبداد و استعمار بود.
*درگذشت خطیب شهیر و واعظ معروف حجت الاسلام شیخ “احمد کافی” (۱۳۵۷ ش)
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد کافی یزدی در سال ۱۳۰۷ش برابر با سال ۱۳۴۷ ق در مشهد مقدس به دنیا آمد. وی پس از پایان دروس مقدمات و ادبیات عرب، به دلیل شوق و علاقه شدید به منبر، به وعظ و ارشاد مردم پرداخت.
شیخ احمد کافی در حالی که بیش از پانزده سال از عمرش نمیگذشت، در شبهای جمعه برای صدها نفر از زائران امام رضا(ع) با شور و حال خاصی دعای کمیل میخواند و فضایی معنوی ایجاد میکرد.
وی در شانزده سالگی برای تکمیل تحصیلات علوم اسلامی به نجف اشرف عزیمت کرد و از محضر آیت اللَّه خویی و آیت اللَّه سید اسداللَّه مدنی و… استفاده برد. از آن پس برای تبلیغ به اکثر نقاط ایران مسافرت کرد و در همه جا مورد استقبال مردم قرار گرفت.
حجت الاسلام کافی سرانجام در تهران رحل اقامت افکند و به خدمات دینی و انجام وظایف مذهبی همت گماشت. وی، واعظی متدین و خطیبی غیور و در امور دینی، جدّی و بسیار مبارز و مجاهد و در مقابل انحرافات و منکرات و برخورد با تبلیغات مسموم دشمنان دین، مقاوم و محکم بود. وی در سفرهای متعددی که به مکه و مدینه داشت، بارها، سخنان مهمی ایراد کرده و از حریم ولایت آل محمد، به ویژه امام علی(ع)، دفاع کرد. در حالی که بردن نام حضرت امام خمینی(ره)، در دوران حکومت رژیم پهلوی جرم محسوب میشد، حجت الاسلام کافی در مجامع عمومی از حضرت امام به بزرگی و عظمت یاد میکرد. سرانجام این محبِّ اهل بیت (ع) چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درسی تیرماه ۱۳۵۷ در ۵۰ سالگی در سانحهای مشکوک دار فانی را وداع گفت و به دیدار معبود شتافت.
*حسین همدانیان سرمایه دار معروف و صاحب چند کارخانه در اصفهان توسط بازپرس اعزامی دیوان کیفر بازداشت شد(۱۳۵۳ش)
حسین همدانیان سرمایهدار معروف و صاحب چند کارخانه در اصفهان ۳۰ تیر ۱۳۵۳ از سوی بازپرس اعزامی دیوان کیفر بازداشت شد. این سرمایهدار مشهور سال ۱۲۸۹ خورشیدی به دنیا آمد. پدرش حاج محمدرضا همدانی از تاجران سرشناس اصفهان بود. حسین همدانیان در جوانی به همراه برادرش علی همدانیان به فعالیتهای صنعتی پرداخت. در سال ۱۳۲۹ او در تامین سرمایه اولیه شرکت سهامی ریسندگی و بافندگی شهناز که بعدها به بافناز تغییر نام یافت، سهم داشت. همچنین، او از سال ۱۳۳۴ یکی از سهامداران اصلی در پایهگذاری شرکت سیمان اصفهان بود.
حسین همدانیان پس از درگذشت برادرش مسوولیت اداره واحدهای صنعتی مذکور را بر عهده گرفت و در سال ۱۳۴۴ موسسه خیریه علی و حسین همدانیان را بنیان گذاشت و کلیه سهام و اموال منقول و غیرمنقول و کارخانهها را به موسسه مزبور واگذار و به مدت چند سال امور جاری موسسه را همراه با دیگر اعضای هیات امنای خیریه اداره کرد. او در سال ۱۳۴۵ بخشی از سهام شرکت قند نقش جهان را خریداری و در سال ۱۳۵۴سرمایه موسسه را به میزان ۸ میلیارد ریال بهثبت رساند. در سال ۱۳۵۳ پرونده قضایی کارخانه قند اصفهان بر سر اختلاف میان همدانیان و هژبر یزدانی تشکیل شد. به گفته حسین حسن قاجار، قاضی پرونده، رسیدگی به این پرونده زیر فشارهای سیاسی بود. حسن قاجار نقل میکند که وزیر دادگستری ماقبل او، صادق احمدی، به دلیل تاخیر در رسیدگی به این پرونده برکنار شده بود. همچنین، به ادعای حسن قاجار، محمدرضا شاه در مصاحبهای در مورد این پرونده گفته بود: «به زودی بزرگترین ثروتمند ایرانرا محاکمه خواهیم کرد.» سرانجام همدانیان در سال ۱۳۵۵ محاکمه شد، اما از ۹ فقره اتهام مطرح شده در پرونده، تنها به یکی (گرانفروشی) محکوم و از دیگر اتهامها تبرئه شد.
*بنا به پیشنهاد عضدالملک نایب السلطنه و تصویب مجلس شورای ملی میرزا حسن خان مستوفی الممالک به ریاست وزرائی منصوب شد(۱۲۸۹ش)
*سلطان احمدشاه قاجار که به سن بلوغ قانونی رسیده بود تاجگذاری کرد.(۱۲۹۳ش)
ناصرالملک نایب السلطنه برای هزینه تاجگذاری یکصد هزار لیره از بانک شاهی استقراض نمود.
*قرارداد بین ایران و مصر در وزارت امور خارجه امضاء و مبادله شد. (۱۳۰۸ش)
*امروز سیل شدیدی در تبریز جاری شد و بیش از پانصد خانه را خراب کرد.(۱۳۰۸ش)
* قانون استخدام مستشاران سوئدی برای شهربانی به تصویب رسید. (۱۳۲۸ ش)
**رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( ۷ ذی القعده ۱۴۳۹ )
*وفات امیرخسرو دهلوی،از عرفا و شعرای نامدار پارسیگوی هند (۷۲۵ق)
امیر ناصرالدین ابوالحسن خسرو بن امیر سیفالدین محمود دهلوی از عارفان و شاعران نامدار پارسیگوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری میزیست؛ وی در سال ۶۵۱ق چشم به جهان گشود. پدرش سیفالدین محمود از امرای قبیله «لاچین» از ترکان ختایی ماوراءالنهر بوده است.
در روزگار حمله و استیلای قوم تاتار، امیر سیفالدین محمود مانند بسیاری از ساکنان نواحی شرقی فلات ایران به هندوستان عزیمت کرد و این مصادف با پادشاهی «شمسالدین التتمش» (۶۰۷ق تا ۶۳۳ق) بر دهلی بود. امیر سیفالدین محمود به خدمت این پادشاه درآمد.
این شاعر نامدار بخش عمده زندگی خود را در خدمت به سلاطین مختلف روزگارش گذراند، با این حال، دست ارادتی که به سلطانالمشایخ روزگار خود «شیخ نظامالدین محمد بن احمد دهلوی» مشهور به نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ق) داد و تربیتی که از او یافت، در حوزه تصوف نیز به او مقام و مرتبه ویژهای بخشید و تلألؤ آموزههای حکمی و عرفانی در اشعار او کاملاً آشکار است.
او این آموزهها را با بهرهگیری از آثار استادان نامدار ادب فارسی بهویژه سعدی، نظامی، سنایی و خاقانی در اوج فصاحت و شیوایی عرضه میدارد. امیرخسرو به نظم و نثر آثار فراوانی دارد. در غزل از پیروان سعدی بود، در قصیده از شاعران قرن ششم، خاصه سنایی و خاقانی تقلید میکرد و در مثنوی تابع نظامی گنجوی بود؛ وی یکی از پرکارترین شاعران پارسیگوی و در این باب حقاً کمنظیر است.
جامی میگوید او ۹۹ کتاب تصنیف کرده است و از قول امیرخسرو نقل کردهاند که اشعارش از چهارصد هزار بیشتر و از پانصد هزار کمتر است. مهارتی که نظامی گنجوی در تنظیم و ترتیب منظومههای خود بهکار برده بود، باعث شد که آثار او مورد تقلید شاعران بعد از وی قرار گیرد. اولین کسی که از وی تقلید کرد امیرخسرو دهلوی بود و بعد از شاعران دیگری نیز از نظامی تقلید کردهاند اما وی یکی از موفقترین مقلدان نظامی است.
همچنین بعضی از قدما معتقد بودند که اولین نشانههای وقوعگویی در اشعار امیرخسرو پیدا میشود. سبک او بین عراقی و هندی است. با وجود اینکه امیرخسرو غالب اشعارش را با تقلید و اقتباس از شاعران بزرگ سروده است، باید پذیرفت که به یاری طبع روان و ذوق خدادادی و نیز بهسبب اینکه او در محیط جدیدی از ادب فارسی تربیت شده و لهجهای نو و ترکیباتی تازه و اندیشههایی خاص نصیبش شده بود، طبعاً تازگیهای بسیار در سخن وی مشاهده میشود و بسیاری از مضامین نو و ابیات منتخب در آثار او ملاحظه میگردد و مسلماً بههمین سبب است که شاعران و نویسندگان بعد از او بارها به استادی یاد کردهاند.
آثار منظوم امیرخسرو عبارتاند از: الف) دیوان قصاید و غزلیات. ب) خمسهای که به تقلید از نظامی سروده است: مطلعالانوار در جواب مخزنالاسرار نظامی؛ شیرین و خسرو در جواب خسرو و شیرین؛ مجنون و لیلی در جواب لیلی و مجنون؛ آیینه اسکندری در جواب اسکندرنامه نظامی؛ هشت بهشت در جواب هفت پیکر نظامی. ج) مثنویهای دیگر از قبیل قرانالسعدین. آثار منثور امیرخسرو نیز بدینشرح است: الف) خزائنالفتوح، معروف به تاریخ علایی در تاریخ سلطان علاءالدین محمد خلجی. ب) رسایلالاعجاز یا اعجاز خسروی، در ذکر قواعد انشاء زبان فارسی
**رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( ۲۱ جولای ۲۰۱۸ )
آغاز جنگ تاریخی “اهرام” بین نیروهای فرانسوی و مصری (۱۷۹۸م)
با قدرت گیری ناپلئون بُناپارت در فرانسه و آغاز کشور گشایىهای او، ناپلئون قصد حمله به انگلیس را در سر میپروراند، اما چون نیروی دریایى فرانسه، توان لازم را برای این کار نداشت، لذا ناپلئون تصمیم گرفت که در خارج از اروپا، بر انگلستان لطمه زند. به همین دلیل از آن جا که هندوستان مخزن قوای اقتصادی و منبع معیشت انگلستان به شمار میرفت و سرزمین مصر نیز در مسیر هند قرار داشت،
ناپلئون نقشه حمله به مصر را کشید. در صورت تصرف مصر، هم یک مستعمره بزرگ معادل تمام مستعمرات فرانسه به دست ناپلئون میافتاد و هم به عنوان یک مرکز نظامی برای حمله به هند مورد استفاده قرار میگرفت. در آن زمان مصر تحت نفوذ امپراتوری عثمانی قرار داشت و توسط امرای مملوک موسوم به ممالیک اداره میشد. درنهایت در ۲۱ ژوئیه ۱۷۹۸م، جنگ میان فرانسه و مصریان آغاز شد و علیرغم مقاومت ممالیک، ناپلئون موفق به فتح مصر شد و تا آخر ژوئیه، قاهره نیز به تصرف ناپلئون درآمد. در این هنگام، در حالی که ناپلئون مشغول ایجاد یک ستاد فرماندهی در نزدیکی اهرام مصر بود، قوای دریایی انگلیس، نیروی دریایی فرانسه را در سواحل مصر غافلگیر کرد و قسمت اعظم ناوگان جنگی فرانسه را منهدم ساخت. این مسئله باعث عقب نشینی ناپلئون شد و پس از چندی به کشورش بازگشت.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع